ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
شهاب حسینی و پارسا پیروزفر در نقش شمس و مولانا
محسن بوالحسنی
خبرنگار
چند روزی است خبر ساخت فیلم سینمایی «مست عشق»، حسن فتحی و بازیگرانش مورد توجه رسانهها قرار گرفته است. فیلمی که روایت فتحی از داستان شمس و مولاناست و پیشتر اعلام شد که بازیگر نقش شمس شهاب حسینی خواهد بود و دیروز هم در رسانهها خبری تکمیلی منتشر شد مبنی بر بازی پارسا پیروزفر در نقش مولانا جلالالدین محمد بلخی. با این حساب و با انتخاب دو بازیگر اصلی فیلم، به نظر میرسد که «مست عشق» وارد مراحل پایانی پیش تولید خود شده است. تولید مشترک ایران و ترکیه قرار است روایتگر برشی از زندگی شمس و مولانا در شهر قونیه باشد و مهران برومند، تهیه کننده «مست عشق» از ساخت قونیه قدیم بهعنوان یکی از لوکیشنهای اصلی فیلم خبر داده است. نکتهای که این روزها محل بحث و گفتوگو (بخصوص بین ادبپژوهان است) نحوه برخورد و مرجع روایت داستانی این فیلم است که فرهادی برای سناریو از آن استفاده کرده است. مهدی سالارنسب، پژوهشگر و شمسشناس که آثاری همچون کتاب دو جلدی «شمس تبریز» را منتشر کرده در گفتوگو با «ایران» از بیم و امیدهای ساخت چنین سریالی میگوید.
بهنظر شما انتخاب شهاب حسینی و پارسا پیروزفر، در قیاس با تصویری که ما در متن مرجع و تاریخی از شمس و مولانا داریم چقدر به واقعیت نزدیک یا از آن دور است؟
در بخشی از جلد اول «کتاب شمس تبریز» زندگینامه شمس که در بخشهای مختلف مقالات شمس بوده را آوردهام که البته پیچیده است اما تصویر تقریباً کاملی بهدست میدهد و جزئیات بینظیری در آن وجود دارد. پیش از آنکه نسبت به انتخاب بازیگران اصلی اعلام موافقت یا مخالفت کنیم، باید به چند نکته توجه داشته باشیم. یکی اینکه بهعنوان مثال مولانا اهل بلخ افغانستان (که ما امروز آن را خراسان میدانیم) بوده است؛ پس در انتخاب بازیگر نقش مولانا باید به این نکته توجه شود. نکته دوم اینکه هم شمس و هم مولانا آدمهای لاغر اندامی بودهاند و هم شمس و هم مولانا به صراحت به آن اذعان میکنند. مثلاً مولانا جایی میگوید من از شدت نحیف بودن، از جثه خود خجالت میکشم و اضافه میکند که وقت استحمام وقتی به بدن خود نگاه میکرده شرمزده میشده از جفایی که به بدن خود روا داشته است. یا در مقالات، شمس بهروشنی از لاغری خود صحبت میکند و میگوید آنقدر لاغر بودم که حتی برای کارگری هم مناسب نبودم. پس اینها تصویرهایی از فیزیک شمس و مولاناست که به ما مرجع و استناد درستی میدهد و خوب است مورد توجه نویسندگان و سازندگان این سریال قرار بگیرد.
بهلحاظ داستانی چطور؟ منابع و مراجع درست برای روایت چه منابعی هستند و باید چه چیزهایی مورد توجه قرار بگیرد؟
تجربه تماشای سریالها و فیلمهایی که در مورد چهرههای بزرگ تاریخی و مذهبی ساخته شده نشان میدهد که اینگونه محصولات تصویری، اصولاً آثاری ناامیدکنندهای هستند. به این دلیل که یا منابع درست تعریف نشدهاند یا اینکه آمیخته با نظریات کارگردان و نویسنده و وارد فاز دیگری میشوند. نمونهاش شخصیت قطام در سریال امام علی بود که در هیچ سند تاریخی و مذهبی این شخصیت اصلاً چنین جایگاه و حضوری ندارد اما سازندگان تصمیم میگیرند با وجود اسناد تاریخی نقش او را پر رنگ کنند. اینجا هم چنین بیمی وجود دارد. مخصوصاً امروز که داستان شمس و مولانا بیش از آنکه در تحلیل و نظر متخصصان باشد، دست عوام افتاده و کتابهایی از قبیل ملت عشق و... متأسفانه مرجع شدهاند. داستان شمس و مولانا جزئیات ظریفی دارد که پرداخت نادرست یا غیرمستند به آن واقع از آسیبهای جدی یک داستان یا فیلم است. یا مثلاً زندگی و مرگ شمس و روایتهای مختلفی که درباره آن وجود دارد یا رفتارهای عجیب و غریب شمس، نکتههای پیچیده و البته جزئی هستند که نمیتوان به سادگی از کنار آنها گذشت. خلقیات این دو هم بخش دیگر و مهمی است که در کنار بستر تاریخی زندگی این دو نفر باید به آن پرداخته شود و اتفاقاً کار بسیار سختی است. مخصوصاً درآوردن شخصیت شمس که بالاوپایینهای فراوان دارد و آدمیاست متناقض.
پیشنهادی برای سازندگان فیلم دارید؟
فکر میکنم توجه به منابع درجه یک و کسانی که در سالیان گذشته، عمر خود را روی شناخت شمس و مولانا و آثار و شخصیتشان گذاشتهاند پیشنهاد اصلی من باشد. توجه داشته باشید که شمس به گفته خودش لاابالی است یعنی مبالات و مراعات چیزی را ندارد. روحیه متضادی دارد، آدم تندخویی است و واکنشهای تندی دارد و خیلی وقتها از حرفش کوتاه نمیآید. جاهایی هم بسیار آدم عاطفی است؛ آنقدر که از یک آدم 60 ساله بسیار بعید است که چنین حرفهایی بزند. سازندگان فیلم باید به این مسأله کاملاً دقت داشته باشند که مولانا را پیش از نوشتن مثنوی معنوی و رسیدن به شمس بشناسند. مثنوی اجازه نمیدهد مولانای پیش از شمس و نوشتن مثنوی خوب درک و دیده شود. مولانا جوان 37 سالهای بوده که شمس گاهی به او عتاب و پرخاش هم میکرده یا جایی در مقالات صراحتاً به او میگوید اگر آنچه من میگفتم تو میکردی شاگردانت همه بنده میشدند. یا مثلاً شمس مخالف فقهای آن روزگار بود و تا آخر بر این مخالفت و فلسفه پافشاری کرد اما مولانا تا آخرین لحظه عمرش همچنان فتوا میداد و میگفت حتی اگر وسط سماع باشم فتوا را ترک نمیکنم و اگر کسی آمد صدایم بزنید. این یعنی امور مردم برایش مهم بوده است و این دو موجود با همه نزدیکیشان چنین تفاوتهایی داشتند و میزان پختگی و سنشان با هم فرق داشتند و شمس جامعهگریز و بهگفته خودش آفاقی یا همان ولگرد بوده است. اینها باید مراعات شود که مولانای متعالی که مثنوی را سروده صرفاً روایت نشود و در مورد شمس هم بعید میدانم بتوانند همه آنچه شمس بود را نشان بدهند چون ممکن است یکبار دیگر همین مردم امروز شمس را از شهر بیرون کنند. در نهایت فکر میکنم اگر از مقالات شمس یا... دیالوگهایی را انتخاب و روی زبان بازیگران نقش شمس و مولانا بگذارند بد نباشد.
خبرنگار
چند روزی است خبر ساخت فیلم سینمایی «مست عشق»، حسن فتحی و بازیگرانش مورد توجه رسانهها قرار گرفته است. فیلمی که روایت فتحی از داستان شمس و مولاناست و پیشتر اعلام شد که بازیگر نقش شمس شهاب حسینی خواهد بود و دیروز هم در رسانهها خبری تکمیلی منتشر شد مبنی بر بازی پارسا پیروزفر در نقش مولانا جلالالدین محمد بلخی. با این حساب و با انتخاب دو بازیگر اصلی فیلم، به نظر میرسد که «مست عشق» وارد مراحل پایانی پیش تولید خود شده است. تولید مشترک ایران و ترکیه قرار است روایتگر برشی از زندگی شمس و مولانا در شهر قونیه باشد و مهران برومند، تهیه کننده «مست عشق» از ساخت قونیه قدیم بهعنوان یکی از لوکیشنهای اصلی فیلم خبر داده است. نکتهای که این روزها محل بحث و گفتوگو (بخصوص بین ادبپژوهان است) نحوه برخورد و مرجع روایت داستانی این فیلم است که فرهادی برای سناریو از آن استفاده کرده است. مهدی سالارنسب، پژوهشگر و شمسشناس که آثاری همچون کتاب دو جلدی «شمس تبریز» را منتشر کرده در گفتوگو با «ایران» از بیم و امیدهای ساخت چنین سریالی میگوید.
بهنظر شما انتخاب شهاب حسینی و پارسا پیروزفر، در قیاس با تصویری که ما در متن مرجع و تاریخی از شمس و مولانا داریم چقدر به واقعیت نزدیک یا از آن دور است؟
در بخشی از جلد اول «کتاب شمس تبریز» زندگینامه شمس که در بخشهای مختلف مقالات شمس بوده را آوردهام که البته پیچیده است اما تصویر تقریباً کاملی بهدست میدهد و جزئیات بینظیری در آن وجود دارد. پیش از آنکه نسبت به انتخاب بازیگران اصلی اعلام موافقت یا مخالفت کنیم، باید به چند نکته توجه داشته باشیم. یکی اینکه بهعنوان مثال مولانا اهل بلخ افغانستان (که ما امروز آن را خراسان میدانیم) بوده است؛ پس در انتخاب بازیگر نقش مولانا باید به این نکته توجه شود. نکته دوم اینکه هم شمس و هم مولانا آدمهای لاغر اندامی بودهاند و هم شمس و هم مولانا به صراحت به آن اذعان میکنند. مثلاً مولانا جایی میگوید من از شدت نحیف بودن، از جثه خود خجالت میکشم و اضافه میکند که وقت استحمام وقتی به بدن خود نگاه میکرده شرمزده میشده از جفایی که به بدن خود روا داشته است. یا در مقالات، شمس بهروشنی از لاغری خود صحبت میکند و میگوید آنقدر لاغر بودم که حتی برای کارگری هم مناسب نبودم. پس اینها تصویرهایی از فیزیک شمس و مولاناست که به ما مرجع و استناد درستی میدهد و خوب است مورد توجه نویسندگان و سازندگان این سریال قرار بگیرد.
بهلحاظ داستانی چطور؟ منابع و مراجع درست برای روایت چه منابعی هستند و باید چه چیزهایی مورد توجه قرار بگیرد؟
تجربه تماشای سریالها و فیلمهایی که در مورد چهرههای بزرگ تاریخی و مذهبی ساخته شده نشان میدهد که اینگونه محصولات تصویری، اصولاً آثاری ناامیدکنندهای هستند. به این دلیل که یا منابع درست تعریف نشدهاند یا اینکه آمیخته با نظریات کارگردان و نویسنده و وارد فاز دیگری میشوند. نمونهاش شخصیت قطام در سریال امام علی بود که در هیچ سند تاریخی و مذهبی این شخصیت اصلاً چنین جایگاه و حضوری ندارد اما سازندگان تصمیم میگیرند با وجود اسناد تاریخی نقش او را پر رنگ کنند. اینجا هم چنین بیمی وجود دارد. مخصوصاً امروز که داستان شمس و مولانا بیش از آنکه در تحلیل و نظر متخصصان باشد، دست عوام افتاده و کتابهایی از قبیل ملت عشق و... متأسفانه مرجع شدهاند. داستان شمس و مولانا جزئیات ظریفی دارد که پرداخت نادرست یا غیرمستند به آن واقع از آسیبهای جدی یک داستان یا فیلم است. یا مثلاً زندگی و مرگ شمس و روایتهای مختلفی که درباره آن وجود دارد یا رفتارهای عجیب و غریب شمس، نکتههای پیچیده و البته جزئی هستند که نمیتوان به سادگی از کنار آنها گذشت. خلقیات این دو هم بخش دیگر و مهمی است که در کنار بستر تاریخی زندگی این دو نفر باید به آن پرداخته شود و اتفاقاً کار بسیار سختی است. مخصوصاً درآوردن شخصیت شمس که بالاوپایینهای فراوان دارد و آدمیاست متناقض.
پیشنهادی برای سازندگان فیلم دارید؟
فکر میکنم توجه به منابع درجه یک و کسانی که در سالیان گذشته، عمر خود را روی شناخت شمس و مولانا و آثار و شخصیتشان گذاشتهاند پیشنهاد اصلی من باشد. توجه داشته باشید که شمس به گفته خودش لاابالی است یعنی مبالات و مراعات چیزی را ندارد. روحیه متضادی دارد، آدم تندخویی است و واکنشهای تندی دارد و خیلی وقتها از حرفش کوتاه نمیآید. جاهایی هم بسیار آدم عاطفی است؛ آنقدر که از یک آدم 60 ساله بسیار بعید است که چنین حرفهایی بزند. سازندگان فیلم باید به این مسأله کاملاً دقت داشته باشند که مولانا را پیش از نوشتن مثنوی معنوی و رسیدن به شمس بشناسند. مثنوی اجازه نمیدهد مولانای پیش از شمس و نوشتن مثنوی خوب درک و دیده شود. مولانا جوان 37 سالهای بوده که شمس گاهی به او عتاب و پرخاش هم میکرده یا جایی در مقالات صراحتاً به او میگوید اگر آنچه من میگفتم تو میکردی شاگردانت همه بنده میشدند. یا مثلاً شمس مخالف فقهای آن روزگار بود و تا آخر بر این مخالفت و فلسفه پافشاری کرد اما مولانا تا آخرین لحظه عمرش همچنان فتوا میداد و میگفت حتی اگر وسط سماع باشم فتوا را ترک نمیکنم و اگر کسی آمد صدایم بزنید. این یعنی امور مردم برایش مهم بوده است و این دو موجود با همه نزدیکیشان چنین تفاوتهایی داشتند و میزان پختگی و سنشان با هم فرق داشتند و شمس جامعهگریز و بهگفته خودش آفاقی یا همان ولگرد بوده است. اینها باید مراعات شود که مولانای متعالی که مثنوی را سروده صرفاً روایت نشود و در مورد شمس هم بعید میدانم بتوانند همه آنچه شمس بود را نشان بدهند چون ممکن است یکبار دیگر همین مردم امروز شمس را از شهر بیرون کنند. در نهایت فکر میکنم اگر از مقالات شمس یا... دیالوگهایی را انتخاب و روی زبان بازیگران نقش شمس و مولانا بگذارند بد نباشد.
بچه های سندروم داون دوست دارند کنار بقیه باشند
آرزوهای کوچک محال
ترانه بنی یعقوب
گزارشنویس
«شهاب هستم، اهل تهران، 31 ساله، دوست دارم کار کنم اما تا حالا کاری به من اعلام نشده، اگر کاری به من اعلام شود، خیلی دوست دارم کار کنم.» اینها حرفهای یکی از بچههای سندروم داون است که در مؤسسه «نور آسمانی» میبینم. مثل خیلی دیگر از دوستانش دوست دارد شغل و حرفهای داشته باشد اما به قول او کمتر کسی به آنها شغلی پیشنهاد میدهد. با لحنی جذاب و دوست داشتنی از آرزوهایش میگوید، آرزوهایی کوچک که برای این بچهها تقریباً محال به نظر میرسد.
دوشنبه است و بچهها کلاس زومبا، موسیقی و نقاشی دارند. مؤسسه بههمت خانواده بچهها تأسیس شده. مادرها، خواهرها و برادرها لحظهای بچهها را تنها نمی گذارند. خیلیهایشان تأکید میکنند در نبود حمایتهای اجتماعی چارهای جز این نیست و همه سنگینی همراهی با بچهها به دوش خانوادههاست. بچههای سندروم داون به جای 46 کروموزوم 47 کروموزم دارند و آن کوروموزم اضافی این تفاوتها را ایجاد کرده است.
اغلب خانوادهها و بچههای سندروم داون نسبت به همان مواردی منتقدند که بیشتر افراد دارای معلولیت به آن اعتراض دارند؛ جداسازی و مجزا کردن بچهها از دیگران.
کلاس زومبا شروع شده، بچهها بلوزهای قرمز رنگ و شلوارهای سیاه پوشیدهاند و منظم و مرتب باهم ورزش میکنند. تنها چند ماه است کلاس شروع شده اما مربی و خانوادهها میگویند، پیشرفتشان باور نکردنی است.
فرح هاشمی، مدیرمؤسسه مادر سیناست. پسری که با تلاشهای شبانه روزیش حالا شناگر ماهری است: «خیلیها سندروم داون، میبینند اما ما توانمندی و عشق میبینیم. برای همین فکر کردیم خودمان از توانمندیهای بچهها استفاده کنیم و انجمنی با خانوادههای بچهها تشکیل دهیم. کار را با یکی دو خانواده شروع کردیم. خواهر برادرها هم کمک میکنند. خیلی از بچههای ما قربانی شدند. مثلاً فشارهای بیش از حد به پسر خودم موجب شد در کودکی سکته مغزی کند. اما من امیدوارم برای بقیه و نسل جدید این اتفاقها نیفتد. در کشورهای غربی سندروم داون را تنها یک ویژگی میدانند و نه موضوعی بیشتر یا عجیب و غریب. اما در کشور ما جداسازی و نپذیرفتن بچهها از همان مهدکودک شروع میشود.»
حالا کلاس موسیقی بچهها شروع شده؛ چند نفری که خوش صداترند، قطعاتی را اجرا میکنند. بچهها دسته جمعی دور هم جمع میشوند و سرود «ای ایران» را میخوانند. محال است این سرود را از زبان بچهها بشنوید و اشک بر چشمتان ننشیند.
شهاب یکی از بچههای با استعداد کلاس زومبا و موسیقی با لحن ویژه و جذابش خودش را معرفی میکند و برایم از آرزوهایش میگوید. آرزوهای ساده و دست یافتنی: «خیلی خوشحالم با شما حرف میزنم. کارهای خانه را خیلی دوست دارم و همیشه به مامانم کمک میکنم، ظرفها را میشویم اما دوست دارم یک جایی کار کنم که حقوق هم بگیرم ولی کسی کار به من اعلام نمیکند.» خیلی از بچهها مثل شهاب هستند و دوست دارند حالا که جوان شدهاند، کار و باری داشته باشند مثل همه.
ساسان عاشق کارهای مدیریتی است. لباس خیلی مرتبی پوشیده و از صبح که میدانسته قرار است به مؤسسهشان بروم، حاضر نشده لباس ورزشی بپوشد و چند باری هم پیگیر مصاحبهاش با من میشود. با علاقه زیاد حرف میزند: «عاشق فیلمبرداری، عکاسی و کارهای مدیریتی هستم. خیلی دوست دارم کارهای مدیریتی کنم؛ آنهایی که دستگاه پز هم دارد.» خانم هاشمی میگوید ساسان واقعاً برنامهریز خوبی است و همیشه برای برگزاری مراسم و برنامههای انجمن کمک میکند.
او میگوید: «بچههای سندروم داون هم مثل بقیه از نظر ضریب هوشی متفاوتند. اگر مثل بقیه در مدارس عادی بودند و آنقدر جداسازی نمیشد الان کلی هم جلو بودند. من میدانستم پسرم میتواند شناگر قابلی شود، اما جامعه قبولش نمیکرد. وقتی جامعه این بچهها را نمیپذیرد ما میمانیم و تنهایی و نگاههای سنگین مردم اما واقعاً به خاطر کدام گناه؟»
خانم شفیعی مادر مهدی است یکی از بچههای خوش صدای کلاس آواز. او میگوید: «تقریباً که نه، جامعه ما اصلاً بچهها را نمیپذیرد و این نپذیرفتن از همان مهد کودک شروع میشود. همان سالها که پسرم را مهد میبردم پدر یکی از بچهها گفت اگر بچه تو بیاید من بچهام را میبرم. پسر من استعداد خوبی در موسیقی دارد. اگر یک بچه عادی قطعهای را در 4 جلسه یاد میگیرد بچه من همان را در 8 جلسه یاد میگیرد اما با این همه چند مرکز موسیقی جوابمان کردند، میدانی چرا؟ چون حوصله سر و کله زدن با بچهها را ندارند.»
او از نگاههای مردم هم میگوید که چقدر مهدی را در کوچه و خیابان معذب میکند و به همین دلیل ترجیح میدهد زیاد بیرون نرود: «آن آدم بزرگهایی که بچه سالم دارند خیلیهایشان هنوز نتوانستهاند بچههای ما را بپذیرند. اما من میگویم تفاوت فقط در چهره است. من هیچوقت بابت بچهام غصه هم نخوردم، چون عاشقش هستم. اما از نگاههای دیگران اذیت میشوم چون بچهام اذیت میشود. یک بار بردمش دکتر گفتم کبدش ناراحت است. دکتر گفت باید جراحی شود. جواب دادم بچهام نمیتواند بیهوشی طولانی را تحمل کند، جواب دکتر میدانید چه بود؟ یک معلول کمتر! حال خودتان را بگذارید جای مادری که این حرف را میشنود. میدانی تا کسی خودش معلول نداشته باشد نمیتواند حال ما را درک کند.»
اما علی دیمهای و نازیلا علیزایی مربی موسیقی و زومبای بچهها بارها تأکید میکنند از کار کردن با بچههای سندروم داون رضایت دارند و این بچهها استعداد خوبی در یادگیری دارند و قرار گرفتنشان کنار دیگر بچهها به رشد و پیشرفتشان کمک میکند و بقیه افراد جامعه را هم با تفاوتها بیشتر آشنا میکند.
علی دیمهای، معلم موسیقی بچهها میگوید: «من در این مدت با بچهها انس گرفتم و متوجه شدم بچههای سندروم داون آرامتر از بچههای دیگرند ولی کاملاً مستعد. اما باید بتوانیم با آنها ارتباط برقرار کنیم. چقدر خوب بود اگر این بچهها کنار بقیه آموزش میدیدند و باید این اتفاق بیفتد چون بچهها با یکدیگر خوب کنار میآیند.»
سهیلا براری مادر رضاست او هم میگوید: «خیلی اوقات رضا از من میپرسد مامان مردم چرا این همه نگاهم میکنند؟ از نگاههای مردم واقعاً ناراحت میشود. مردم اگر بچههای ما را بشناسند میفهمند خیلی بیآزارتر از بقیه بچهها هستند.»
فاطمه حسینزاده که 30 سال مربی بچههای استثنایی بوده باعشق به تمرین بچهها نگاه میکند: «اوایل بچههای استثنایی کنار بچههای عادی درس میخواندند تا اینکه آموزش و پرورش تصمیم گرفت آنها را جدا کند و سازمانی بهنام آموزش استثنایی برای بچهها درست کند. ولی من میگویم بچهها با این کار ایزوله شدند و تعاملشان با بچههای دیگر کمتر شد و ما مجبور شدیم برای آشنایی آنها را به پارک یا فروشگاه و... ببریم. من بهعنوان کسی که سالها در این حوزه کار کردهام تأکید میکنم بچههای سندروم داون باید کنار بچههای عادی درس بخوانند. ما بارها به این وضعیت اعتراض کردهایم و نامههایی هم به آموزش و پرورش دادهایم اما آنها هربار پاسخ دادهاند چون وسعت کار آموزش و پرورش زیاد است، نمیتوانند این کار را بکنند. بچهها در سیستم آموزش عالی مثل کشورهای اروپایی در کنار معلم کمکی براحتی میتوانند آموزش ببینند و رشد کنند. این طوری بچههای عادی هم از شناختن این بچهها که همه وجودشان مهر و محبت است، محروم نمیشوند.»
بچهها از شعر خواندن، موسیقی و نقاشی خسته نمیشوند. خیلی پرشور فعالیت میکنند. بعضیهایشان در پایان کلاس گوشهای مینشینند و خستگی در میکنند. از اینکه چند روز در هفته میتوانند کنار هم باشند خوشحالند با این همه بیشترشان یک آرزوی کوچک و دم دستی دارند؛ اینکه کنار بقیه باشند.
یادداشتی از علی اکبر والایی
نسل جدید باید به دفاع مقدس حساس باشد
علیاکبر والایی
نویسنده
مجموعه داستان«روشنای خاموش» نوشته «علی اکبر والایی» از مجموعه «روزهای جنگ» به همت بهنشر(انتشارات آستان قدس رضوی) همزمان با آغاز هفته دفاع مقدس منتشر شد. «روزهای جنگ» تاکنون در 6 جلد ویژه گروه سنی نوجوانان در دسترس علاقهمندان قرار گرفته است.
جنگ تحمیلی عراق علیه ایران یکی از مهمترین فرازهای تاریخی کشورمان به شمار میآید، اتفاقی که آنچنان که باید و شاید از سوی اهالی کتاب به آن پرداخته نشده. این در حالی ست که ما تا ابد از حضور آنهایی که جنگ را بهطور مستقیم درک کردهاند و دربارهاش میدانند بهرهمند نخواهیم بود. ای کاش مسئولان از خود بپرسند وقتی افرادی که هر یک در حکم بخشی از تاریخ شفاهی مان هستند را از دست بدهیم چه بر سر بخش مهمی از تاریخ معاصرمان در ارتباط با نسلهای آینده خواهد آمد. با وجود بیتوجهیهایی که در حمایت از این بخش تاریخ مان میشود در حیطه ادبیات کارهایی از سوی برخی نویسندگان انجام شده اما هیچ کدام کافی نبودهاند، همچنان به کارهای بیشتری بویژه در مواجهه با نسلی که هیچ درکی از جنگ نداشته احساس میشود. اگر هم هرازچندی با کارهایی در این حوزه روبهرو شوید نشأت گرفته از علاقه شخصی و همین طور احساس وظیفه نویسندگان بوده وگرنه برخلاف تصور برخی دوستان نویسنده، حمایتی از این بخش و موضوع نمیشود.من هم مجموعه داستانی «روشنای خاموش» را بر اساس علاقه شخصی خودم نوشته ام، برخی از ما اهالی کتاب از شانس حضور در جبهه برخوردار بودهایم، همچون خود من که در سالهای پایانی جنگ تحمیلی مسئول ثبت وقایع در واحد تبلیغات سپاه یکم بودم و علاوه بر مشاهده بسیاری از وقایع، گفتوگوهای متعددی هم با رزمندهها داشته ام. این مجموعه در بردارنده 6 داستان درباره جنگ است که در آن با پرداختی مستقیم به جنگ پرداختهام تا نوجوانان از این طریق با بخش کوچکی از وقایعی که در جنگ بر رزمندههای ما گذشته آشنا شوند. یکی از داستانها، در حال و هوای دو دهه اخیر شکل گرفته و ماجرای تقابل فکری پدری که در جنگ حضور داشته را با پسرش نشان میدهد که هیچ درکی از اتفاقات آن هشت سال ندارد. در دیگر داستانهای این مجموعه به مضامینی همچون «آزادگان و اسارت» و«گروه شناسایی»، «گروه تخریب» و... پرداخته شده است. اما مهمترین پیامی که در تألیف این مجموعه داشتهام کمک به انتقال صحیح و واقعی جنگ به مخاطبان کم سن و سال نوجوان بوده، هر چند که درباره موفق بودن یا نبودنم دیگران باید صحبت کنند. متأسفانه کارهایی که در ثبت وقایع جنگ از شاهدان عینی آن انجام شده به هیچ وجه کافی نیست و مهمترین نگرانی افرادی همچون من این است که به واسطه برخی کم کاریها و فقدان اطلاعات لازم در آینده شاهد انتقال ناقص و حتی تحریف شده این واقعه تاریخی به نسلهای دیگر باشیم. ای کاش امثال «ابراهیم حاتمی کیا» که در سینما دست به ساخت آثار ارزشمندی با موضوع جنگ زده در ادبیات و سایر بخشها هم تکثیر شوند! هر چند که سینما هم چندان به این موضوع توجه نکرده، منتهی مسأله اصلی این است که ادبیات پایه اغلب هنرها به شمار میآید، اگر صاحب آثار شاخص ارزشمندی در این حوزه شویم کم کم سینماگران هم به سراغ آنها خواهند رفت و ما شاهد شکلگیری فیلمنامههای اقتباسی از ادبیات جنگ مان خواهیم بود.
روحانی در آستانه حضور در مقر سازمان ملل اعلام کرد
پیام ایران به جهان صلح و امید
روحانی: طرح «ائتلاف امید» و «ابتکار صلح هرمز» را پیش روی جهان می گذارم
گزارش سیــاسی
مریم سالاری
تجمع سیاسی سالانه جهان از شنبه گذشته آغاز شده است و رؤسای جمهوری و برخی نخستوزیران و وزرای خارجه جهان، کمکم راهی فرودگاه «جان افکندی» نیویورک میشوند تا در هفتاد و چهارمین مجمع عمومی سازمان ملل حضور پیدا کنند. حسن روحانی، رئیس جمهوری ایران نیز امروز (دوشنبه) راهی این سفر میشود و با شعار «ائتلاف امید» و «ابتکار صلح هرمز» هفتمین سخنرانی سالانه خود را در صحن مجمع انجام خواهد داد. رئیس جمهوری ایران در آستانه سفر به سازمان ملل با گفتن این جمله که «به جهانیان اعلام میکنیم که حضور نیروهای بیگانه برای آبراههای جهانی، امنیت کشتیرانی و نفت و انرژی، مشکلزا است اما مسیر جمهوری اسلامی ایران مسیر اتحاد و هماهنگی با کشورهای منطقه است» نشان داد که در خلال حضورش در نشست جاری سازمان ملل پیگیر نظریه ای خواهد بود که پیشتر (تیرماه سال 96) ایده ای مشابه آن موسوم به «منطقه قوی تر» را مطرح کرده بود. نظریه ای که بی تردید برای تبدیل شدن به یک پارادایم در مناسبات خاورمیانه راه پرپیچ و خمی در پیش دارد.
صفحات 2 و 3 را بخوانید
مریم سالاری
تجمع سیاسی سالانه جهان از شنبه گذشته آغاز شده است و رؤسای جمهوری و برخی نخستوزیران و وزرای خارجه جهان، کمکم راهی فرودگاه «جان افکندی» نیویورک میشوند تا در هفتاد و چهارمین مجمع عمومی سازمان ملل حضور پیدا کنند. حسن روحانی، رئیس جمهوری ایران نیز امروز (دوشنبه) راهی این سفر میشود و با شعار «ائتلاف امید» و «ابتکار صلح هرمز» هفتمین سخنرانی سالانه خود را در صحن مجمع انجام خواهد داد. رئیس جمهوری ایران در آستانه سفر به سازمان ملل با گفتن این جمله که «به جهانیان اعلام میکنیم که حضور نیروهای بیگانه برای آبراههای جهانی، امنیت کشتیرانی و نفت و انرژی، مشکلزا است اما مسیر جمهوری اسلامی ایران مسیر اتحاد و هماهنگی با کشورهای منطقه است» نشان داد که در خلال حضورش در نشست جاری سازمان ملل پیگیر نظریه ای خواهد بود که پیشتر (تیرماه سال 96) ایده ای مشابه آن موسوم به «منطقه قوی تر» را مطرح کرده بود. نظریه ای که بی تردید برای تبدیل شدن به یک پارادایم در مناسبات خاورمیانه راه پرپیچ و خمی در پیش دارد.
صفحات 2 و 3 را بخوانید
سفیر جمهوری خلق چین در تهران در آستانه جشن هفتاد سالگی این کشور از مختصات الگوی چینی توسعه و روابط دوجانبه با تهران میگوید
برجام جایگزینی ندارد
در صفحات میانی ایران بخوانید
سرنوشت متفاوت گلرها؛ بیرانوند پنالتی گرفت، حسینی از بازیکن گمنام گل خورد
دربی به توان <یک>
گروه ورزش / نودمین دیدار استقلال و پرسپولیس در چارچوب هفته چهارم لیگ نوزدهم از ساعت ۱۶ دیروز با حضور 57 هزار هوادار در ورزشگاه آزادی تهران با قضاوت موعود بنیادیفر برگزار شد و این در حالی است که سکوهای خالی ورزشگاه حسابی توی ذوق میزد. دربی 90 با یک دقیقه سکوت به احترام عماد صفییاری، کودک 6 سالهای که هفته گذشته در بازی پرسپولیس و صنعت نفت دچار برقگرفتگی شد و جان خود را از دست داد، آغاز شد تا به روح او ادای احترام شود. در این مسابقه، مارک ویلموتس سرمربی تیم ملی هم در ورزشگاه حاضر شد و در زمین با بازیکنان دو تیم خوشوبش کرد و بعد هم در جایگاه ویژه مستقر شد. همچنین دستیار خارجی علیرضا منصوریان هم در آزادی حضور داشت تا به ارزیابی استقلال حریف هفته بعد تیمش بپردازد. ضمن اینکه سعید راد و بهنام ابوالقاسمپور هم از جمله تماشاگران ویژهای بودند که این مسابقه را از نزدیک تماشا کردند. سفرای 4 کشور ایتالیا، برزیل، دانمارک و آرژانتین هم بازی را از نزدیک دیدند. برخی از هواداران تیم استقلال که ساعتها پیش از آغاز دربی در ورزشگاه آزادی حاضر شده بودند با خواندن سرودی، یاد سحر خدایاری (دختر آبی) را گرامی داشتند.
استقلال در شرایطی در این بازی به میدان رفت که آندره آ استراماچونی از سیدحسین حسینی، وریا غفوری، محمد دانشگر، عارف غلامی، سیاوش یزدانی، هروی میلیچ، علی کریمی، مسعود ریگی، داریوش شجاعیان، آرش رضاوند و مرتضی تبریزی بهعنوان بازیکنان اصلیاش استفاده کرده بود و گابریل کالدرون هم علیرضا بیرانوند، مهدی شیری، شجاع خلیلزاده، محمدحسین کنعانیزادگان، محمد انصاری، احمد نوراللهی، وحید امیری، سیامک نعمتی، مهدی ترابی، علی علیپور و جونیور براندائو را بهعنوان 11 مرد اصلیاش روانه میدان کرد. طبق قانون رنگ پیراهن دروازهبانها باید با بازیکنان تفاوت داشته باشد اما نکته عجیب اینکه سیدحسین حسینی دروازهبان استقلال با پیراهن بنفش به میدان آمد که از لحاظ طیف رنگی، نزدیک به آبی است ولی داور مسابقه و عوامل برگزاری بازی توجهی به آن نداشتند. با تمام این اوصاف، بازی با اشتباهات دو تیم در ارسال پاسهای کوتاه آغاز شد و بازیکنان دو تیم درصدد محک زدن یکدیگر بودند. نخستین موقعیت جدی بازی در دقیقه 7 توسط ریگی ایجاد شد که شوت محکم این بازیکن از فاصله بیش از ۳۰ متر در آغوش علیرضا بیرانوند قرار گرفت. در دقیقه نهم، استقلال صاحب ضربه ایستگاهی از فاصله حدوداً ۴۰ متری شد که ارسال غفوری به سمت دروازه پرسپولیس براحتی توسط بیرانوند مهار شد. دو دقیقه بعد پرسپولیس صاحب ضربه ایستگاهی شد که توپ ارسالی به محوطه جریمه به براندائو رسید اما ضربه زده شده، دارای دقت و قدرت لازم نبود و به اوت رفت. در دقیقه ۱۶، تبریزی صاحب موقعیت خوبی شد ولی شوت او در چارچوب دروازه نبود. در دقیقه ۲۵ علیپور با شوتی از پشت محوطه جریمه دروازه حسینی را تهدید کرد اما ضربه او با فاصله کمی از بالای دروازه استقلال به بیرون رفت. مهمترین صحنه بازی در دقیقه ۲۶ شکل گرفت و داریوش شجاعیان با توپ وارد محوطه جریمه پرسپولیس شد که شجاع خلیلزاده به پشت پای این بازیکن ضربه زد و بنیادیفر نقطه پنالتی را به سود استقلال نشان داد. علی کریمی در دقیقه 28 پشت ضربه پنالتی تیمش قرار گرفت اما بیرانوند با تشخیص جهت و مهار توپ، ناجی دروازه سرخپوشان شد تا بازی کماکان بدون گل دنبال شود. نوید مظفری کارشناس داوری درخصوص تصمیم بنیادیفر گفت:«اعلام پنالتی اشتباه بود. از سویی به علت اینکه بیرانوند پیش از زدن ضربه جلو آمده بود، باید ضربه تکرار میشد.»
در دقیقه 30 کریمی نخستین کارت زرد مسابقه را از داور گرفت. در ادامه بازی آرامتر دنبال شد تا اینکه در دقیقه ۳۹، تبریزی با کنعانیزادگان درگیر شد و او را هل داد تا این مدافع خود را به زمین بیندازد. در همین هنگام سنگهایی از طرف سکوهای آبی به زمین پرتاب شد که یکی از آنها به سر کنعانیزادگان خورد و او دچار مصدومیت شد. بعد از چند دقیقه کنعانیزادگان با سر بانداژ شده به زمین برگشت و داور هم تبریزی را با کارت زرد جریمه کرد. در حالی که سه دقیقه وقت تلف شده اعلام شده بود، پرسپولیس صاحب ضربه ایستگاهی شد که سرخپوشان آن را از دست دادند تا نیمه اول با تساوی بدون گل به پایان برسد.
نیمه دوم بازی تا حدودی از حالت سکون خارج شد و سرعت بیشتری داشت اما عجله نزد بازیکنان هر دو تیم مشهود بود و باعث شد در ارسال پاسهای کوتاه و ساده دچار مشکل شوند. در دقیقه 51 علیرضا بیرانوند با پاس اشتباه خود مسعود ریگی را در میانه میدان صاحب توپ کرد. هافبک استقلال قصد داشت توپ را سر ضرب و از پشت سر بیرانوند تبدیل به گل کند که توپ او فاصله زیادی با دروازه داشت و راهی اوت شد. دقیقه ۵۷، ارسال پرسپولیسیها از روی نقطه کرنر با خروج دیرهنگام حسینی همراه شد اما ضربه سر خلیلزاده تحت فشار دانشگر دقیق نبود و به بیرون رفت. در بیشتر دقایق این نیمه، آبیپوشان توپ و میدان را در اختیار داشتند اما نتوانستند موقعیت خاصی روی دروازه پرسپولیس ایجاد کنند. در سمت مقابل، سرخپوشان مانند نیمه اول تعداد پاسهای رو به عقب زیادی داشتند که باعث شده بود فوتبالی تهاجمی و رو به جلو را کمتر شاهد باشیم. در این میان، موقعیت خاصی هم نصیب مهاجمان این تیم نشد. در دقیقه 64 کالدرون اولین تعویضش را انجام داد و بشار رسن را به جای شیری به میدان فرستاد تا میانه زمین را در دست بگیرد و نعمتی هم به دفاع راست برود. ضمن اینکه در دقیقه 69 فرشاد احمدزاده جانشین براندائو شد و در آن طرف هم مهدی قائدی به جای رضاوند به زمین رفت. در دقیقه 76 شجاعیان سومین کارت زرد استقلال را دریافت کرد. در حالی که بازی با حملات استقلال دنبال میشد، کالدرون سومین تعویض خود را انجام داد و مهدی عبدی را در دقیقه 80 به جای امیری به زمین فرستاد. این بازیکن به محض ورود به زمین از سمت چپ وارد محوطه جریمه استقلال شد و ضربهاش پس از برخورد به تیر دروازه و سپس پشت حسینی، وارد دروازه شد تا سرخها از آبیپوشان پیش بیفتند و عبدی تعویض طلایی کالدرون نام بگیرد.
در دقیقه 85 علی دشتی به جای غلامی به زمین رفت تا بار تهاجمی استقلال را افزایش دهد. در دقایق پایانی بازی به حاشیه رفت و درگیریهایی میان بازیکنان دو تیم به وجود آمد.
به دنبال همین درگیریها، دقیقه 89 بنیادی فر دومین کارت زرد را به کریمی داد و او را از زمین اخراج کرد تا استقلال 10 نفره شود. در وقتهای تلف شده، بازی باز هم به خشونت کشیده شد و پس از خطایی که یزدانی روی نعمتی انجام داد، احمدزاده به سمت او حملهور شد و در ادامه بین بازیکنان دو تیم درگیری شکل گرفت که باعث شد داور، نعمتی و احمدزاده از پرسپولیس و غلامی از استقلال را با کارت زرد جریمه کند. در دقیقه 96 علی علیپور در محوطه جریمه بشار رسن را صاحب توپ کرد که این بازیکن میتوانست برای دومین بار دروازه استقلال را باز کند اما حسینی موفق به دفع توپ شد. دقیقه 97 مهدی ترابی در لحظهای که داور مسابقه به دلیل آفساید بازی را نگه داشته بود، به تصور اتمام بازی زیر توپ شوت زد که داور این بازیکن را هم با کارت زرد جریمه کرد.
در نهایت و پس از 7 دقیقه وقتهای تلف شده و پرهیجان، این بازی با نتیجه 1-0 به سود قرمزها به پایان رسید تا پرسپولیس به بیست و پنجمین برد خود در تاریخ دربیها و سومین پیروزی فصل جاری دست یابد. ضمن اینکه استقلال هم دومین باخت خود را تجربه کرد تا همچنان بدون برد بماند. در پایان بازی تعدادی از هواداران استقلال علیه مسعود سلطانیفر وزیر ورزش و فتحی مدیرعامل باشگاه شعار دادند و خواهان تغییرات در استقلال شدند.
بازتاب
پس از پایان دربی 90 تعدادی از بازیکنان درخصوص این مسابقه و اتفاقات آن در جمع خبرنگاران صحبت کردند.
علیرضا بیرانوند: قبل از بازی این حس را داشتم که یک پنالتی برای استقلال گرفته میشود. روی تمام بازیکنها تصویرسازی کرده بودم. این قرعه به علی کریمی افتاد و خدا را شکر پنالتی را مهار کردم.
مهدی عبدی: فکرش را نمیکردم که گل بزنم اما راستش را بخواهم بگویم، خواب دیده بودم که امروز گل میزنم.
وریا غفوری: حرفی برای گفتن نیست فقط میتوانیم عذرخواهی کنیم ما الان شرایط خیلی سختی داریم باید با همدلی این نتایج را جبران کنیم و جایگاه تیم را در جدول درست کنیم. هر کجا که خطا میشد چهار تا از پرسپولیسیها روی سر داور میپریدند. من نمیخواهم درمورد داوری صحبت کنم اما اگر دقت کنید میبینید که پنالتی ما باید تکرار میشد و همچنین گلی که خوردیم خطای هند مهدی ترابی بود.
غفوری بعد از گفتگو با خبرنگاران با طرفداران خشمگین استقلال مواجه شد و اعلام کرد: «دلیل این موضوع آنهایی بودند که این تیم را بستند و رفتند.» او به علی خطیر، معاون سابق باشگاه کنایه زد و افزود: «آن کسی که تیم را بست و 10 بازیکن را فراری داد و حالا خودش هم استعفا داده باید پاسخگوی ناکامی استقلال باشد.»
استقلال در شرایطی در این بازی به میدان رفت که آندره آ استراماچونی از سیدحسین حسینی، وریا غفوری، محمد دانشگر، عارف غلامی، سیاوش یزدانی، هروی میلیچ، علی کریمی، مسعود ریگی، داریوش شجاعیان، آرش رضاوند و مرتضی تبریزی بهعنوان بازیکنان اصلیاش استفاده کرده بود و گابریل کالدرون هم علیرضا بیرانوند، مهدی شیری، شجاع خلیلزاده، محمدحسین کنعانیزادگان، محمد انصاری، احمد نوراللهی، وحید امیری، سیامک نعمتی، مهدی ترابی، علی علیپور و جونیور براندائو را بهعنوان 11 مرد اصلیاش روانه میدان کرد. طبق قانون رنگ پیراهن دروازهبانها باید با بازیکنان تفاوت داشته باشد اما نکته عجیب اینکه سیدحسین حسینی دروازهبان استقلال با پیراهن بنفش به میدان آمد که از لحاظ طیف رنگی، نزدیک به آبی است ولی داور مسابقه و عوامل برگزاری بازی توجهی به آن نداشتند. با تمام این اوصاف، بازی با اشتباهات دو تیم در ارسال پاسهای کوتاه آغاز شد و بازیکنان دو تیم درصدد محک زدن یکدیگر بودند. نخستین موقعیت جدی بازی در دقیقه 7 توسط ریگی ایجاد شد که شوت محکم این بازیکن از فاصله بیش از ۳۰ متر در آغوش علیرضا بیرانوند قرار گرفت. در دقیقه نهم، استقلال صاحب ضربه ایستگاهی از فاصله حدوداً ۴۰ متری شد که ارسال غفوری به سمت دروازه پرسپولیس براحتی توسط بیرانوند مهار شد. دو دقیقه بعد پرسپولیس صاحب ضربه ایستگاهی شد که توپ ارسالی به محوطه جریمه به براندائو رسید اما ضربه زده شده، دارای دقت و قدرت لازم نبود و به اوت رفت. در دقیقه ۱۶، تبریزی صاحب موقعیت خوبی شد ولی شوت او در چارچوب دروازه نبود. در دقیقه ۲۵ علیپور با شوتی از پشت محوطه جریمه دروازه حسینی را تهدید کرد اما ضربه او با فاصله کمی از بالای دروازه استقلال به بیرون رفت. مهمترین صحنه بازی در دقیقه ۲۶ شکل گرفت و داریوش شجاعیان با توپ وارد محوطه جریمه پرسپولیس شد که شجاع خلیلزاده به پشت پای این بازیکن ضربه زد و بنیادیفر نقطه پنالتی را به سود استقلال نشان داد. علی کریمی در دقیقه 28 پشت ضربه پنالتی تیمش قرار گرفت اما بیرانوند با تشخیص جهت و مهار توپ، ناجی دروازه سرخپوشان شد تا بازی کماکان بدون گل دنبال شود. نوید مظفری کارشناس داوری درخصوص تصمیم بنیادیفر گفت:«اعلام پنالتی اشتباه بود. از سویی به علت اینکه بیرانوند پیش از زدن ضربه جلو آمده بود، باید ضربه تکرار میشد.»
در دقیقه 30 کریمی نخستین کارت زرد مسابقه را از داور گرفت. در ادامه بازی آرامتر دنبال شد تا اینکه در دقیقه ۳۹، تبریزی با کنعانیزادگان درگیر شد و او را هل داد تا این مدافع خود را به زمین بیندازد. در همین هنگام سنگهایی از طرف سکوهای آبی به زمین پرتاب شد که یکی از آنها به سر کنعانیزادگان خورد و او دچار مصدومیت شد. بعد از چند دقیقه کنعانیزادگان با سر بانداژ شده به زمین برگشت و داور هم تبریزی را با کارت زرد جریمه کرد. در حالی که سه دقیقه وقت تلف شده اعلام شده بود، پرسپولیس صاحب ضربه ایستگاهی شد که سرخپوشان آن را از دست دادند تا نیمه اول با تساوی بدون گل به پایان برسد.
نیمه دوم بازی تا حدودی از حالت سکون خارج شد و سرعت بیشتری داشت اما عجله نزد بازیکنان هر دو تیم مشهود بود و باعث شد در ارسال پاسهای کوتاه و ساده دچار مشکل شوند. در دقیقه 51 علیرضا بیرانوند با پاس اشتباه خود مسعود ریگی را در میانه میدان صاحب توپ کرد. هافبک استقلال قصد داشت توپ را سر ضرب و از پشت سر بیرانوند تبدیل به گل کند که توپ او فاصله زیادی با دروازه داشت و راهی اوت شد. دقیقه ۵۷، ارسال پرسپولیسیها از روی نقطه کرنر با خروج دیرهنگام حسینی همراه شد اما ضربه سر خلیلزاده تحت فشار دانشگر دقیق نبود و به بیرون رفت. در بیشتر دقایق این نیمه، آبیپوشان توپ و میدان را در اختیار داشتند اما نتوانستند موقعیت خاصی روی دروازه پرسپولیس ایجاد کنند. در سمت مقابل، سرخپوشان مانند نیمه اول تعداد پاسهای رو به عقب زیادی داشتند که باعث شده بود فوتبالی تهاجمی و رو به جلو را کمتر شاهد باشیم. در این میان، موقعیت خاصی هم نصیب مهاجمان این تیم نشد. در دقیقه 64 کالدرون اولین تعویضش را انجام داد و بشار رسن را به جای شیری به میدان فرستاد تا میانه زمین را در دست بگیرد و نعمتی هم به دفاع راست برود. ضمن اینکه در دقیقه 69 فرشاد احمدزاده جانشین براندائو شد و در آن طرف هم مهدی قائدی به جای رضاوند به زمین رفت. در دقیقه 76 شجاعیان سومین کارت زرد استقلال را دریافت کرد. در حالی که بازی با حملات استقلال دنبال میشد، کالدرون سومین تعویض خود را انجام داد و مهدی عبدی را در دقیقه 80 به جای امیری به زمین فرستاد. این بازیکن به محض ورود به زمین از سمت چپ وارد محوطه جریمه استقلال شد و ضربهاش پس از برخورد به تیر دروازه و سپس پشت حسینی، وارد دروازه شد تا سرخها از آبیپوشان پیش بیفتند و عبدی تعویض طلایی کالدرون نام بگیرد.
در دقیقه 85 علی دشتی به جای غلامی به زمین رفت تا بار تهاجمی استقلال را افزایش دهد. در دقایق پایانی بازی به حاشیه رفت و درگیریهایی میان بازیکنان دو تیم به وجود آمد.
به دنبال همین درگیریها، دقیقه 89 بنیادی فر دومین کارت زرد را به کریمی داد و او را از زمین اخراج کرد تا استقلال 10 نفره شود. در وقتهای تلف شده، بازی باز هم به خشونت کشیده شد و پس از خطایی که یزدانی روی نعمتی انجام داد، احمدزاده به سمت او حملهور شد و در ادامه بین بازیکنان دو تیم درگیری شکل گرفت که باعث شد داور، نعمتی و احمدزاده از پرسپولیس و غلامی از استقلال را با کارت زرد جریمه کند. در دقیقه 96 علی علیپور در محوطه جریمه بشار رسن را صاحب توپ کرد که این بازیکن میتوانست برای دومین بار دروازه استقلال را باز کند اما حسینی موفق به دفع توپ شد. دقیقه 97 مهدی ترابی در لحظهای که داور مسابقه به دلیل آفساید بازی را نگه داشته بود، به تصور اتمام بازی زیر توپ شوت زد که داور این بازیکن را هم با کارت زرد جریمه کرد.
در نهایت و پس از 7 دقیقه وقتهای تلف شده و پرهیجان، این بازی با نتیجه 1-0 به سود قرمزها به پایان رسید تا پرسپولیس به بیست و پنجمین برد خود در تاریخ دربیها و سومین پیروزی فصل جاری دست یابد. ضمن اینکه استقلال هم دومین باخت خود را تجربه کرد تا همچنان بدون برد بماند. در پایان بازی تعدادی از هواداران استقلال علیه مسعود سلطانیفر وزیر ورزش و فتحی مدیرعامل باشگاه شعار دادند و خواهان تغییرات در استقلال شدند.
بازتاب
پس از پایان دربی 90 تعدادی از بازیکنان درخصوص این مسابقه و اتفاقات آن در جمع خبرنگاران صحبت کردند.
علیرضا بیرانوند: قبل از بازی این حس را داشتم که یک پنالتی برای استقلال گرفته میشود. روی تمام بازیکنها تصویرسازی کرده بودم. این قرعه به علی کریمی افتاد و خدا را شکر پنالتی را مهار کردم.
مهدی عبدی: فکرش را نمیکردم که گل بزنم اما راستش را بخواهم بگویم، خواب دیده بودم که امروز گل میزنم.
وریا غفوری: حرفی برای گفتن نیست فقط میتوانیم عذرخواهی کنیم ما الان شرایط خیلی سختی داریم باید با همدلی این نتایج را جبران کنیم و جایگاه تیم را در جدول درست کنیم. هر کجا که خطا میشد چهار تا از پرسپولیسیها روی سر داور میپریدند. من نمیخواهم درمورد داوری صحبت کنم اما اگر دقت کنید میبینید که پنالتی ما باید تکرار میشد و همچنین گلی که خوردیم خطای هند مهدی ترابی بود.
غفوری بعد از گفتگو با خبرنگاران با طرفداران خشمگین استقلال مواجه شد و اعلام کرد: «دلیل این موضوع آنهایی بودند که این تیم را بستند و رفتند.» او به علی خطیر، معاون سابق باشگاه کنایه زد و افزود: «آن کسی که تیم را بست و 10 بازیکن را فراری داد و حالا خودش هم استعفا داده باید پاسخگوی ناکامی استقلال باشد.»
خبرهای نفتی «زنگنه»؛ از تکذیب دروغ «هپکو» تا شایعه «حمله سایبری»
قیمت حاملهای انرژی افزایش نمییابد
گروه اقتصادی / «پتروشیمی تحریم پذیر نیست.» این جمله را بعد از آنکه امریکا صنعت پتروشیمی ایران را تحریم کرد، بارها در ماههای اخیر از زبان مسئولان شنیدیم؛ اما اکنون هیأتها و شرکتهای خارجی حاضر در تهران بر این موضوع مهر تایید میزنند. آنها هم معتقدند که پتروشیمی پیچیدگیهای خاص خود را دارد و تحریم آن کار را سخت میکند اما متوقف نه. روز گذشته سیزدهمین نمایشگاه بینالمللی ایرانپلاست کار خود را در تهران آغاز کرد. در این نمایشگاه تابلوی 35 شرکت خارجی دیده میشود که غرفه دارند. 12 هیأت از 10 کشور خارجی و 14 کشور مستقل هم آمدهاند. این 12 هیأت از کشورهایی نظیر عراق، افغانستان، ترکیه، جمهوریآذربایجان، پاکستان، ویتنام، ارمنستان، کنیا، هندوستان و تونس هستند. تجاری نیز از کشورهای ایتالیا، اوکراین، چین، رومانی، روسیه، سوریه و لبنان حضور دارند. با تعدادی از نمایندگان این کشورها صحبت کردیم و آنها میگویند که میتوان با ایران همکاریها را ادامه داد و تحریمها مانع جدی محسوب نمیشود؛ اما این همکاری به صورت علنی و با انجام تشریفات نخواهد بود. البته یک نکته در این خصوص وجود دارد. امسال جای غولهای پتروشیمی جهان که بعد از برجام مدام به تهران میآمدند و برای سرمایهگذاری مذاکره میکردند، در نمایشگاه خالی است. شرکتهایی که منافع مشترک با امریکا و سهامدار امریکایی دارند.
پتروشیمی، دشمن خام فروشی
در آیین گشایش رسمی سیزدهمین نمایشگاه بینالمللی ایرانپلاست، وزیر نفت به نکاتی درباره برنامههای پرهیز از خامفروشی اشاره کرد و آن را از برنامههای اصلی وزارت نفت دانست.
بیژن زنگنه میگوید: هنگامی که به تولید بیش از ۲۵ میلیارد دلار در سال ۱۴۰۰ میرسیم، یک جهش بزرگ رخ خواهد داد و این راه ادامه خواهد داشت.
وزیر نفت با اشاره به اینکه در آستانه جهش سوم صنعت پتروشیمی قرار داریم، توضیح میدهد: در سال ۷۶ ارزش محصولات پتروشیمی به قیمت آن زمان یک میلیارد دلار بود.ارزش کنونی محصولات پتروشیمی بیش از ۱۶ میلیارد دلار است. در این سالها تلاشهای زیادی برای طرحهای نیمهتمام و جدید در صنعت پتروشیمی شده است. جهش دوم صنعت پتروشیمی از سال ۹۲ آغاز شده و تا پایان سال ۱۴۰۰ پایان مییابد. با تحقق این جهش، ظرفیت تولید صنعت پتروشیمی بیش از ۱۰۰ میلیون تن خواهد شد. اما در جهش سوم ایجاد تنوع خوراک، محصولات، تولید پروپیلن و متنوعسازی زنجیره پاییندست بسیار مورد تأکید وزارت نفت است و مناسبترین خوراک استفاده از گاز طبیعی است. هدف جهش سوم صنعت پتروشیمی تا پایان سال ۱۴۰۴ تحقق ظرفیت تولید بیش از ۱۳۰ میلیون تنی به ارزش ۳۷ میلیارد دلار است.
تولید ۱۶ میلیون تن اتان تا ۱۴۰۰
تولید اتان در سال 1392، ۴.۲ میلیون تن و در سال 1397، ۷.۳ میلیون تن بوده است. حال زنگنه میگوید: این رقم به ۱۶ میلیون تن در سال ۱۴۰۰ خواهد رسید. طرحهای پارس جنوبی و انجیالهای ۳۱۰۰، ۳۲۰۰، خارک و پالایش گاز بیدبلند خلیجفارس در تأمین خوراک مجتمعهای پتروشیمی تعیینکننده هستند و به گفته وزیر نفت طرح پالایش گاز بیدبلند خلیجفارس ۳.۴ میلیون تن، انجیال ۳۲۰۰، ۸ میلیون تن، انجیال ۳۱۰۰، ۹۰۰ هزار تن، خارک ۲.۴ میلیون تن، پالایشگاه پارسیان سپهر ۳.۳ میلیون تن و پتروپالایش کنگان ۳.۵ میلیون تن در سال تولید خواهند داشت. زنگنه تأکید میکند: با اجرای پروژههای انجیال، بیدبلند خلیجفارس و طرحهای جمعآوری گازهای همراه، گازهای مشعل به صفر نزدیک و به ثروت تبدیل میشوند و دیگر آلودگی محیط زیستی نخواهند داشت.
آمایش سرزمین برای توسعه
طرح آمایش سرزمین قرار است که تعیینکننده مسیر توسعه کشور شود. زنگنه نیز با اشاره به اینکه آمایش سرزمین مورد توجه وزارت نفت است، میگوید: با توجه به اینکه مجتمعهای پتروشیمی به آب احتیاج دارند، بنابراین تصمیم گرفته شده در کنار سواحل خزر و بعضی از مناطق کشور که توان تأمین آب دارند به شرط ایجاد زنجیره پاییندست در کنار آنها، صنعت پتروشیمی توسعه یابد.
پتروشیمی خط مقدم جنگ اقتصادی
صنعت پتروشیمی در شرایط کنونی کشور در خط مقدم جنگ اقتصادی قرار دارد. این موضوع را زنگنه میگوید. او توضیح میدهد: این صنعت بالاترین نقش را در بازگرداندن ارز حاصل از صادرات محصولات به چرخه اقتصادی کشور نسبت به واحدهای دیگر دارد. به گفته وزیر نفت، صنعت پتروشیمی در عین حال که عمده ارز حاصل از محصولات خود را به شبکه نیما عرضه میکند، طرحهای خود را هم اجرا میکند و وارد جهش سوم میشود.
تولیدات پتروشیمی و 105 محصول
در این مراسم بهزاد محمدی، مدیرعامل شرکت ملی پتروشیمی نیز با بیان اینکه در حال حاضر 90 محصول در صنعت پتروشیمی تولید میشود، گفت: تا سال 1404 این رقم به 105 محصول خواهد رسید. مدیرعامل شرکت صنایع ملی پتروشیمی همچنین بیان میکند: مهمترین نشست نمایشگاه امسال نشست وزرای نفت کشورهای عضو اکو است که روز چهارشنبه برگزار میشود. برای کنفرانس اکوپلاس از وزیران نفت و انرژی ۱۱ کشور از آسیای میانه و کشورهای همسایه دعوت شده است که هدف از برگزاری این کنفرانس افزایش همکاریها و معرفی فرصتهای سرمایهگذاری در صنعت پتروشیمی کشور است. به نظر میرسد که تصمیم ایران برای رهایی از خامفروشی جدیتر از هر زمانی است.
12 نکته از زبان زنگنه
وزیر نفت چه گفت؟
1. با آقای کلانتری (رئیس سازمان حفاظت محیط زیست) درباره کیفیت بنزین صحبت کردم. بالا بودن میزان گوگرد در بنزین صحت ندارد. هر زمان که وضع وزارت نفت در افکار عمومی خوب میشود، عدهای شایعاتی پخش میکنند تا وزارت نفت را اذیت کنند. ان شاءالله اینها را نیز خدا از آنها قبول کند.
2. درباره تحریم و اینکه آیا درخواست از ایران برای خرید نفت پس از حمله به تأسیسات نفتی شرکت سعودی آرامکو افزایش یافته است، صحبت نمیکنم.
3. وزارت نفت آییننامه اجرایی توسعه پتروپالایشگاهها را زودتر از زمانی که متعهد بود، نوشته است و شنبه هفته جاری آن را به دولت ارسال کردیم. آنجا نیز تسهیلاتی را برای توسعه پتروپالایشگاهها در نظر گرفتهاند که دولت برای راهاندازی کمک کند، ما نیز از آنها حمایت میکنیم.
4. درباره افزایش قیمت حاملهای انرژی هنوز تصمیمی نهایی نشده است.
5. اظهارات اخیر درباره هپکو شایعه و دروغ است. عدهای دروغهایی میگویند و من هم نمیدانم، چرا این دروغها را میگویند و چه نیتی دارند؛ بالاخره دروغ خوب نیست، اگر دولت برای دروغ گفتن مالیات میگرفت، درآمد آن بیشتر از درآمدهای نفتی بود.
6.اینکه میگویند به تأسیسات نفتی ایران حمله سایبری شده، دروغ است. این اخبار را دروغگوها منتشر میکنند، همه این خبرها دروغ است و ما آمادگی خوبی داریم. این حرفها را عنوان میکنند؛ اگر هم باشد، ما آماده هستیم و سیستمهای کشور آنقدر هوشیار هستند که جلو این حملهها را بگیرند، در برخی نقاط نیز ما اقدامهایی را برای جلوگیری از این حملات انجام دادهایم.
7. هیچ مشکلی در تولید بنزین از جمله سوپر نداریم.
8. هماکنون مهمترین اولویت ما تکمیل طرح فراگیر پالایشی سیراف با ظرفیت روزانه ۳۶۰ هزار بشکه است که زنجیره پتروپالایشگاهی هستند. مراحل اولیه آنها پالایشگاههایی هستند که ۸ میلیون تن نفتا تولید میکنند، نفتا هم خوراک الفینی بسیار باارزشی است.
9. اینکه چرا به جای بخش خصوصی، بخش خصولتی زیاد است ربطی به من ندارد. یک نحوه خصوصیسازی اتفاق افتاده که آن خصوصیسازی را هم ما انجام ندادیم، من هم با آن نوع خصوصیسازی موافق نبودم، اما اکنون دیگر کار زیادی نمیتوانیم بکنیم مگر برای توسعههای آتی.
10. علت تأخیر در اجرای پروژههای حذف گاز مشعل تحریمها است. این تحریمها ضد بشریت و محیط زیست است. آنها به ما اجازه نمیدهند دستگاههایی را که برای جلوگیری از سوزاندن گوگرد نیاز داریم یا دستگاههایی را که بهواسطه آنها به پالایش گازهای غیراستاندارد میپردازیم، وارد کنیم. این در حالی است که ما این دستگاهها را خریدهایم، پول آنها را نیز پرداختهایم، بعضی از دستگاهها نیز ساخته شده، اما اجازه حمل آنها را به ما نمیدهند. به این دلیل است که میگوییم تحریمها واقعاً هم ملت ایران را مورد هدف قرار داده و هم ضد بشری و جنایت علیه بشریت است.
11. صادرات گاز ایران به ترکیه، عراق، ارمنستان و کمی هم به کشور آذربایجان در جریان است.
12. بتازگی آنها (شرکت سیانپیسی چین) به ایران آمدند و مذاکرات طولانی درباره طرح توسعه فاز ۱۱ پارس جنوبی با هم داشتیم.
پتروشیمی، دشمن خام فروشی
در آیین گشایش رسمی سیزدهمین نمایشگاه بینالمللی ایرانپلاست، وزیر نفت به نکاتی درباره برنامههای پرهیز از خامفروشی اشاره کرد و آن را از برنامههای اصلی وزارت نفت دانست.
بیژن زنگنه میگوید: هنگامی که به تولید بیش از ۲۵ میلیارد دلار در سال ۱۴۰۰ میرسیم، یک جهش بزرگ رخ خواهد داد و این راه ادامه خواهد داشت.
وزیر نفت با اشاره به اینکه در آستانه جهش سوم صنعت پتروشیمی قرار داریم، توضیح میدهد: در سال ۷۶ ارزش محصولات پتروشیمی به قیمت آن زمان یک میلیارد دلار بود.ارزش کنونی محصولات پتروشیمی بیش از ۱۶ میلیارد دلار است. در این سالها تلاشهای زیادی برای طرحهای نیمهتمام و جدید در صنعت پتروشیمی شده است. جهش دوم صنعت پتروشیمی از سال ۹۲ آغاز شده و تا پایان سال ۱۴۰۰ پایان مییابد. با تحقق این جهش، ظرفیت تولید صنعت پتروشیمی بیش از ۱۰۰ میلیون تن خواهد شد. اما در جهش سوم ایجاد تنوع خوراک، محصولات، تولید پروپیلن و متنوعسازی زنجیره پاییندست بسیار مورد تأکید وزارت نفت است و مناسبترین خوراک استفاده از گاز طبیعی است. هدف جهش سوم صنعت پتروشیمی تا پایان سال ۱۴۰۴ تحقق ظرفیت تولید بیش از ۱۳۰ میلیون تنی به ارزش ۳۷ میلیارد دلار است.
تولید ۱۶ میلیون تن اتان تا ۱۴۰۰
تولید اتان در سال 1392، ۴.۲ میلیون تن و در سال 1397، ۷.۳ میلیون تن بوده است. حال زنگنه میگوید: این رقم به ۱۶ میلیون تن در سال ۱۴۰۰ خواهد رسید. طرحهای پارس جنوبی و انجیالهای ۳۱۰۰، ۳۲۰۰، خارک و پالایش گاز بیدبلند خلیجفارس در تأمین خوراک مجتمعهای پتروشیمی تعیینکننده هستند و به گفته وزیر نفت طرح پالایش گاز بیدبلند خلیجفارس ۳.۴ میلیون تن، انجیال ۳۲۰۰، ۸ میلیون تن، انجیال ۳۱۰۰، ۹۰۰ هزار تن، خارک ۲.۴ میلیون تن، پالایشگاه پارسیان سپهر ۳.۳ میلیون تن و پتروپالایش کنگان ۳.۵ میلیون تن در سال تولید خواهند داشت. زنگنه تأکید میکند: با اجرای پروژههای انجیال، بیدبلند خلیجفارس و طرحهای جمعآوری گازهای همراه، گازهای مشعل به صفر نزدیک و به ثروت تبدیل میشوند و دیگر آلودگی محیط زیستی نخواهند داشت.
آمایش سرزمین برای توسعه
طرح آمایش سرزمین قرار است که تعیینکننده مسیر توسعه کشور شود. زنگنه نیز با اشاره به اینکه آمایش سرزمین مورد توجه وزارت نفت است، میگوید: با توجه به اینکه مجتمعهای پتروشیمی به آب احتیاج دارند، بنابراین تصمیم گرفته شده در کنار سواحل خزر و بعضی از مناطق کشور که توان تأمین آب دارند به شرط ایجاد زنجیره پاییندست در کنار آنها، صنعت پتروشیمی توسعه یابد.
پتروشیمی خط مقدم جنگ اقتصادی
صنعت پتروشیمی در شرایط کنونی کشور در خط مقدم جنگ اقتصادی قرار دارد. این موضوع را زنگنه میگوید. او توضیح میدهد: این صنعت بالاترین نقش را در بازگرداندن ارز حاصل از صادرات محصولات به چرخه اقتصادی کشور نسبت به واحدهای دیگر دارد. به گفته وزیر نفت، صنعت پتروشیمی در عین حال که عمده ارز حاصل از محصولات خود را به شبکه نیما عرضه میکند، طرحهای خود را هم اجرا میکند و وارد جهش سوم میشود.
تولیدات پتروشیمی و 105 محصول
در این مراسم بهزاد محمدی، مدیرعامل شرکت ملی پتروشیمی نیز با بیان اینکه در حال حاضر 90 محصول در صنعت پتروشیمی تولید میشود، گفت: تا سال 1404 این رقم به 105 محصول خواهد رسید. مدیرعامل شرکت صنایع ملی پتروشیمی همچنین بیان میکند: مهمترین نشست نمایشگاه امسال نشست وزرای نفت کشورهای عضو اکو است که روز چهارشنبه برگزار میشود. برای کنفرانس اکوپلاس از وزیران نفت و انرژی ۱۱ کشور از آسیای میانه و کشورهای همسایه دعوت شده است که هدف از برگزاری این کنفرانس افزایش همکاریها و معرفی فرصتهای سرمایهگذاری در صنعت پتروشیمی کشور است. به نظر میرسد که تصمیم ایران برای رهایی از خامفروشی جدیتر از هر زمانی است.
12 نکته از زبان زنگنه
وزیر نفت چه گفت؟
1. با آقای کلانتری (رئیس سازمان حفاظت محیط زیست) درباره کیفیت بنزین صحبت کردم. بالا بودن میزان گوگرد در بنزین صحت ندارد. هر زمان که وضع وزارت نفت در افکار عمومی خوب میشود، عدهای شایعاتی پخش میکنند تا وزارت نفت را اذیت کنند. ان شاءالله اینها را نیز خدا از آنها قبول کند.
2. درباره تحریم و اینکه آیا درخواست از ایران برای خرید نفت پس از حمله به تأسیسات نفتی شرکت سعودی آرامکو افزایش یافته است، صحبت نمیکنم.
3. وزارت نفت آییننامه اجرایی توسعه پتروپالایشگاهها را زودتر از زمانی که متعهد بود، نوشته است و شنبه هفته جاری آن را به دولت ارسال کردیم. آنجا نیز تسهیلاتی را برای توسعه پتروپالایشگاهها در نظر گرفتهاند که دولت برای راهاندازی کمک کند، ما نیز از آنها حمایت میکنیم.
4. درباره افزایش قیمت حاملهای انرژی هنوز تصمیمی نهایی نشده است.
5. اظهارات اخیر درباره هپکو شایعه و دروغ است. عدهای دروغهایی میگویند و من هم نمیدانم، چرا این دروغها را میگویند و چه نیتی دارند؛ بالاخره دروغ خوب نیست، اگر دولت برای دروغ گفتن مالیات میگرفت، درآمد آن بیشتر از درآمدهای نفتی بود.
6.اینکه میگویند به تأسیسات نفتی ایران حمله سایبری شده، دروغ است. این اخبار را دروغگوها منتشر میکنند، همه این خبرها دروغ است و ما آمادگی خوبی داریم. این حرفها را عنوان میکنند؛ اگر هم باشد، ما آماده هستیم و سیستمهای کشور آنقدر هوشیار هستند که جلو این حملهها را بگیرند، در برخی نقاط نیز ما اقدامهایی را برای جلوگیری از این حملات انجام دادهایم.
7. هیچ مشکلی در تولید بنزین از جمله سوپر نداریم.
8. هماکنون مهمترین اولویت ما تکمیل طرح فراگیر پالایشی سیراف با ظرفیت روزانه ۳۶۰ هزار بشکه است که زنجیره پتروپالایشگاهی هستند. مراحل اولیه آنها پالایشگاههایی هستند که ۸ میلیون تن نفتا تولید میکنند، نفتا هم خوراک الفینی بسیار باارزشی است.
9. اینکه چرا به جای بخش خصوصی، بخش خصولتی زیاد است ربطی به من ندارد. یک نحوه خصوصیسازی اتفاق افتاده که آن خصوصیسازی را هم ما انجام ندادیم، من هم با آن نوع خصوصیسازی موافق نبودم، اما اکنون دیگر کار زیادی نمیتوانیم بکنیم مگر برای توسعههای آتی.
10. علت تأخیر در اجرای پروژههای حذف گاز مشعل تحریمها است. این تحریمها ضد بشریت و محیط زیست است. آنها به ما اجازه نمیدهند دستگاههایی را که برای جلوگیری از سوزاندن گوگرد نیاز داریم یا دستگاههایی را که بهواسطه آنها به پالایش گازهای غیراستاندارد میپردازیم، وارد کنیم. این در حالی است که ما این دستگاهها را خریدهایم، پول آنها را نیز پرداختهایم، بعضی از دستگاهها نیز ساخته شده، اما اجازه حمل آنها را به ما نمیدهند. به این دلیل است که میگوییم تحریمها واقعاً هم ملت ایران را مورد هدف قرار داده و هم ضد بشری و جنایت علیه بشریت است.
11. صادرات گاز ایران به ترکیه، عراق، ارمنستان و کمی هم به کشور آذربایجان در جریان است.
12. بتازگی آنها (شرکت سیانپیسی چین) به ایران آمدند و مذاکرات طولانی درباره طرح توسعه فاز ۱۱ پارس جنوبی با هم داشتیم.
«ایران» دستورکار نشست سران قوا را بررسی میکند
نورافکن روی یارانههای پنهان
مرجان اسلامی فر
خبرنگار
در تازهترین جلسه سران سه قوه که یکی از محور مهم آن هدفمند کردن یارانهها بود، حسن روحانی رئیس جمهوری خطاب به سازمانهای مرتبط با بحث یارانهها و البته سازمانبرنامه و بودجه گفت که هرگونه عواید حاصل از هرگونه اصلاح ساختاری قیمتها صرفاً باید به اقشار کم درآمد و افراد دارای درآمد ثابت انتقال داده شود تا کاهش قدرت خرید آنان با توجه به نوسانات تورمی در حد ممکن جبران شود. پیش از این، سران سه قوه در نشستهای تخصصی که برگزار کردند تصمیم گرفتند که تکلیف یارانههای پنهان را با سرعت بیشتری مشخص کنند تا معیشت دهکهای پایین جامعه به خطر نیفتد.
یارانههای پنهان
وقتی صحبت از پرداخت یارانههای پنهان به مردم میشود، خیلیها باور ندارند که دولت به غیر از یارانه نقدی 45 هزار تومانی که احتمال دارد هر زمان متوقف شود، یارانه دیگری پرداخت میکند، اما اگر مراحل چرخه تولید و واردات را بررسی کنید، متوجه میشوید که دولت برای کنترل سطح عمومی قیمتها و کاهش فشار اقتصادی به اقشار مختلف جامعه، یارانههای دیگری هم پرداخت میکند. با پرداخت یارانههای متعدد، کالاهای اساسی در قیاس با سایر کالاهای سبد خانوار با قیمت مناسبتری به دست مصرفکننده میرسد. از آنجا که یارانهها در مراحل تولید و واردات دیده نمیشود، مردم نگاه و دیدی نسبت به پرداخت یارانه پنهان ندارند و همواره گلهمند هستند که قیمت کالاهای مورد نیازشان گران تمام میشود. در این میان، برخیها یارانه پنهان را اینگونه تعریف میکنند که یارانه پنهان، یارانهای است که مردم آن را دریافت میکنند، ولی بابت آن عددی در محاسبات معیشتیشان قرار نمیگیرد.
خوب و بد یارانه پنهان
درست است که یارانه پنهان منجر به کنترل قیمتها میشود و مردم با نوسان قیمت روبهرو نمیشوند، چرا که دولت با تکیه بر منابع ارزی خود، واردات و قیمت آن را تضمین میکند، ولی پرداخت یارانه چالشهایی هم دارد. از جمله چالشها میتوان به ارز 4200 تومانی اشاره کرد. طی چند ماه اخیر پروندههای زیادی باز شد که ردپای آنها از ارز دولتی میگذشت. سلطانهایی که در برخی کالاها مانند گوشت قرمز ایجاد شد، نشان داد که صرفاً پرداخت یارانهها در قالب ارز دولتی به کالاهای اساسی نمیتواند راهکار خوبی برای کنترل قیمتها باشد.
دولت نیز با نتیجهگیری از اینکه ارز دولتی نمیتواند منشأ خیر باشد و در برخی موارد باعث فساد و رانت شده است، ارز دولتی را در کالاهایی که کشور با مشکل مواجه نمیشود، بتدریج با محاسبه آثار آن قطع کرد. نمونه کالایی که دیگر ارز دولتی به آن تخصیص پیدا نمیکند، گوشت قرمز است. وقتی قرار بود ارز دولتی(4200 تومانی) این کالا حذف شود، هجمههای مختلفی به راه افتاد که قیمت گوشت قرمز در مدار رشد قرار میگیرد و قیمتها صعودی خواهد شد، ولی گذشت زمان نشان داد که حذف ارز گوشت قرمز ضمن اینکه بازار را بهم نریخت، باعث ثبات و حتی کاهش قیمت هم شد. این امر نشان میدهد که کشور از نظر گوشت قرمز به شرایط باثباتی رسیده است و دیگر نیازی نیست دولت منابع ارزی خود را صرف واردات گوشت قرمز کند.
هدایت به سمت تولید
در این میان، کاستن از اعطای ارز دولتی به کالاهای مختلف کمک میکند تا منابع ارزی کشور به سمت تخصیص بهینه از جمله تولید هدایت شود. تولیدکنندگان برای واردات مواد اولیه به منابع ارزی نیاز دارند، بدین جهت صرفهجویی در منابع ارزها اهرم حمایتکننده بخش خصوصی در واردات مواد اولیه تولید است.
پررنگ شدن نقش بخش خصوصی
نکته مثبت دیگری که در حذف ارز دولتی وجود دارد و آثار آن را میتوان در بلندمدت دید، پررنگ شدن نقش بخش خصوصی در کنترل بازار است. از آنجا که بخش خصوصی در کنار دولت قرار گرفته است و دولت میخواهد به این حوزه تکیه کند، بخش خصوصی بهدنبال راهکارهایی است که عرضه و تقاضا را هماهنگ کند. بهعنوان نمونه، هنگامی اعطای ارزدولتی به واردکنندگان لاستیک خودروی سواری قطع شد و آنها مجبور به دریافت ارز از سامانه نیما شدند، دولت در نشستهای تخصصی با تشکلها کنترل بازار را هم به آنها سپرد.
اما اقشار ضعیف...
در زمانیکه دولت به اکثر کالاها یارانه پنهان پرداخت میکرد، اقشار ضعیف جامعه از آن بهره کمتری میبرند، چرا که توانایی خرید تمام کالاهای مورد حمایت یارانهها را نداشتند. لذا با سیاست اصلاح هدفمندی یارانهها و حذف ارز دولتی از برخی کالاها دولت بهدنبال هدایت یارانهها به سمت جامعه هدف است. جامعهای که به خاطر رشد قیمتها امکان خرید برخی کالاها را ندارند. بدین جهت بنا شده با حذف یارانههای پنهان و واقعیسازی قیمتها، اقشار ضعیف جامعه در گام بعدی مورد حمایت قرار گیرند. هنوز مشخص نشده است این حمایت در قالب پرداخت یارانه نقدی خواهد بود یا قرار است برای خانوارهای هدف، سبد کالا در نظر گرفته شود. اما کارشناسان براین باورند که گام همسو با حذف تدریجی یارانههای پنهان، تقویت قدرت خرید اقشار آسیبپذیر و افراد کمدرآمد جامعه است.
آمادگی بخش خصوصی
از طرفی بخش خصوصی بارها از دولت خواسته است که به سمت واقعیسازی قیمتها و تکنرخی شدن قیمت ارز پیش برود. لذا دولت با حذف ارز دولتی در مورد برخی کالاها و انتقال آنها به ارز نیما، قصد دارد سیاست شفافسازی اقتصاد و تکنرخی شدن قیمت ارز را دنبال کند. با این توضیح میتوان به این نتیجه رسید که دولت روحانی گامهای عملی برای شفافسازی اقتصاد و حذف برخی رانتها برداشته است. هر چند که هنوز در برخی کالاها رانت وجود دارد.
دولت بررسی میکند
حسین مدرس خیابانی، قائم مقام وزیر صنعت، معدن و تجارت درباره حذف ارز دولتی از برخی کالاها و رویهای که قرار است دولت در ماههای آینده دنبال کند به «ایران» گفت:چند ماه پیش ارز چهار قلم کالا از یک به دو رفت و این به منزله آن است که ارز 4200 برای کالاهایی چون کره، لاستیک خودروهای سواری، چای و گوشت قرمز حذف شد و این کالاها مشمول ارز نیما شدند. در حال حاضر هم هشت قلم کالا شامل برنج، روغن خام، شکر، لاستیک خودروهای سنگین، ذرت، جو، سویا و دانه روغنی ارز 4200 تومانی میگیرند. در حال حاضر دولت برای حذف ارز یارانهای این کالاها برنامهای ندارد. باید بهصورت دقیق بررسی شود که حذف ارز دولتی آنها چه تأثیری بر اقتصاد و معیشت مردم دارد.
بعد از حذف یارانه پنهان
زمانیکه ارز یارانهای برخی کالاها حذف شد، مردم آثار آن را در بازار دیدند، در شرایطی که گوشت ثبات قیمت را دنبال کرد، قیمت چای 2.5 برابر شد. چای که مصرفکنندگان با ارز دولتی 21 هزار تومان میخریدند با حذف ارز 4200 تومانی حدود 58 هزار تومان شد. به اعتقاد کارشناسان اگر قرار باشد ارز دولتی به سمتی برود که برخی سلطانها شکل بگیرد واقعی شدن قیمتها به نفع اقتصاد و حتی دهکهای پایین جامعه است. دهکهای پایین بهصورت مستقیم مورد حمایت قرار میگیرند و دیگر اقتصاد با رانت و فساد حرکت نمیکند.
در مورد لاستیک خودروهای سواری هم هیچ اتفاق یا شوک قیمتی در بازار رخ نداد و این نشان میدهد که تولیدکنندگان داخلی توانایی کنترل بازار و تأمین نیاز مردم را دارند. اما در مورد کره که ارز دولتی آن حذف شد، هیچ تغییر قیمتی رخ نداده است، البته برخی منابع مطلع اعلام کردند: کرهای که در حال حاضر در بازار عرضه و توزیع میشود با ارز دولتی است و هنوز کره با ارز نیما وارد بازار نشده است. البته به نظر نمیرسد که رشد قیمت در این بخش هم چشمگیر باشد.
سرانجام...
در نتیجهگیری باید گفت که یارانه پنهان که در حوزه خوراکی و کالاهای خاص پرداخت میشود، نمیتواند به نفع اقشار آسیبپذیر جامعه و اقتصاد ایران باشد. در سالهایی که یارانه پنهان داده شد و دولتها تمایل به حذف آن را نداشتند، در همین حال، فسادهایی شکل گرفت که اکنون شاهد برپایی دادگاههای آنها هستیم. به اعتقاد کارشناسان یارانه پنهان باید شفاف شود و بهصورت مستقیم به سبد خانوارهای کمدرآمد برود. البته این را هم باید در نظر داشت که حذف یارانه پنهان در برخی کالاها ممکن است معیشت خیلیها را درگیر کند، نمونه آن برنج و روغن است که مقامات دولتی براین باورند که باید با این کالاها با احتیاط برخورد شود. بهعنوان نمونه، اگر دولت ارز دولتی برنج وارداتی را حذف کند، برنج خارجی با چه قیمتی وارد خواهد شد و در این میان برنج حداقل 21 هزار تومانی تولید داخل با چه قیمتی به مصرفکننده نهایی خواهد رسید؟ مسئولان دولتی میگویند با وجود اختصاص ارز دولتی و واردات برنج، برنج تولید داخل در حال گران شدن است. از اینرو کارشناسان توصیه میکنند برای گذر از این نگرانی و حذف رانتها باید تشکلها و انجمنهای تخصصی ورود کنند. در همین حال، برخی کارشناسان براین باورند که پیششرط حذف و تعدیل یارانههای پنهان، حمایت از کمدرآمدها با روشهای مختلف پرداخت نقدی، اعطای سبد کالایی و کارت الکترونیکی است. از سوی دیگر، دولت نه به منظور کسری بودجه بلکه به منظور اصلاح ساختار بودجه، جلوگیری از فساد و رانت و اصلاح و شفافیت اقتصادی به سمت برداشتن یارانههای پنهان برود، از جمله یارانه حاملهای انرژی است.
دیروز بیژن زنگنه، وزیر نفت در حاشیه نمایشگاه ایرانپلاست، از عدم برنامه دولت در خصوص افزایش قیمت حاملهای انرژی خبر داد، با وجود این در نشست هماهنگی سران قوا این موضوع در دست بررسی است، حال باید دید که جهتگیری برای اصلاح یارانههای پنهان به کدام سو میرود؟
یارانـــــه کشاورزی
در مرحله تولید؛ دولت به بخشهای سم، کود و بذر یارانه میدهد که البته این یارانه در زمره یارانههای پنهان قرار میگیرد؛ یارانهای که دولت در این حوزه دنبال میکند پرداخت ارز 4200 تومانی برای تأمین مواد اولیه تولید محصولات کشاورزی است. در حالی که تخصیص ارز خیلی از کالاها به سمت ارز نیما و آزاد رفته است دولت در جهت حمایت از کشاورزان و جلوگیری از افزایش قیمت نهایی کالاها ارز دولتی به سم، کود و بذر تخصیص میدهد. در این میان، دولت پرداخت تسهیلات یارانهدار به کشاورزان را هم دنبال میکند.
یارانــــه بازرگانی
در مرحله واردات هم یارانه پنهان شکل میگیرد و مردم بهصورت غیرمستقیم از آن منتفع میشوند، دولت به کالاهایی چون برنج، روغن خام، شکر، لاستیک خودروهای سنگین، ذرت، جو، سویا و دانه روغنی ارز 4200 تومانی تخصیص میدهد. البته تا چند ماه پیش دولت برای واردات چای، گوشت قرمز، کره و لاستیک خودروهای سواری ارز 4200 تومانی پرداخت میکرد اما با توجه به محدودیت ارزی کشور، حرکت در مسیر خودکفایی و موضوعاتی که عنوان شد، سبد ارزی این کالاها به سمت ارز نیما رفت. زمانیکه ارز این کالاها متوقف شد بازار با شوک قیمتی، شرایط سخت و مبهم مواجه نشد.
خبرنگار
در تازهترین جلسه سران سه قوه که یکی از محور مهم آن هدفمند کردن یارانهها بود، حسن روحانی رئیس جمهوری خطاب به سازمانهای مرتبط با بحث یارانهها و البته سازمانبرنامه و بودجه گفت که هرگونه عواید حاصل از هرگونه اصلاح ساختاری قیمتها صرفاً باید به اقشار کم درآمد و افراد دارای درآمد ثابت انتقال داده شود تا کاهش قدرت خرید آنان با توجه به نوسانات تورمی در حد ممکن جبران شود. پیش از این، سران سه قوه در نشستهای تخصصی که برگزار کردند تصمیم گرفتند که تکلیف یارانههای پنهان را با سرعت بیشتری مشخص کنند تا معیشت دهکهای پایین جامعه به خطر نیفتد.
یارانههای پنهان
وقتی صحبت از پرداخت یارانههای پنهان به مردم میشود، خیلیها باور ندارند که دولت به غیر از یارانه نقدی 45 هزار تومانی که احتمال دارد هر زمان متوقف شود، یارانه دیگری پرداخت میکند، اما اگر مراحل چرخه تولید و واردات را بررسی کنید، متوجه میشوید که دولت برای کنترل سطح عمومی قیمتها و کاهش فشار اقتصادی به اقشار مختلف جامعه، یارانههای دیگری هم پرداخت میکند. با پرداخت یارانههای متعدد، کالاهای اساسی در قیاس با سایر کالاهای سبد خانوار با قیمت مناسبتری به دست مصرفکننده میرسد. از آنجا که یارانهها در مراحل تولید و واردات دیده نمیشود، مردم نگاه و دیدی نسبت به پرداخت یارانه پنهان ندارند و همواره گلهمند هستند که قیمت کالاهای مورد نیازشان گران تمام میشود. در این میان، برخیها یارانه پنهان را اینگونه تعریف میکنند که یارانه پنهان، یارانهای است که مردم آن را دریافت میکنند، ولی بابت آن عددی در محاسبات معیشتیشان قرار نمیگیرد.
خوب و بد یارانه پنهان
درست است که یارانه پنهان منجر به کنترل قیمتها میشود و مردم با نوسان قیمت روبهرو نمیشوند، چرا که دولت با تکیه بر منابع ارزی خود، واردات و قیمت آن را تضمین میکند، ولی پرداخت یارانه چالشهایی هم دارد. از جمله چالشها میتوان به ارز 4200 تومانی اشاره کرد. طی چند ماه اخیر پروندههای زیادی باز شد که ردپای آنها از ارز دولتی میگذشت. سلطانهایی که در برخی کالاها مانند گوشت قرمز ایجاد شد، نشان داد که صرفاً پرداخت یارانهها در قالب ارز دولتی به کالاهای اساسی نمیتواند راهکار خوبی برای کنترل قیمتها باشد.
دولت نیز با نتیجهگیری از اینکه ارز دولتی نمیتواند منشأ خیر باشد و در برخی موارد باعث فساد و رانت شده است، ارز دولتی را در کالاهایی که کشور با مشکل مواجه نمیشود، بتدریج با محاسبه آثار آن قطع کرد. نمونه کالایی که دیگر ارز دولتی به آن تخصیص پیدا نمیکند، گوشت قرمز است. وقتی قرار بود ارز دولتی(4200 تومانی) این کالا حذف شود، هجمههای مختلفی به راه افتاد که قیمت گوشت قرمز در مدار رشد قرار میگیرد و قیمتها صعودی خواهد شد، ولی گذشت زمان نشان داد که حذف ارز گوشت قرمز ضمن اینکه بازار را بهم نریخت، باعث ثبات و حتی کاهش قیمت هم شد. این امر نشان میدهد که کشور از نظر گوشت قرمز به شرایط باثباتی رسیده است و دیگر نیازی نیست دولت منابع ارزی خود را صرف واردات گوشت قرمز کند.
هدایت به سمت تولید
در این میان، کاستن از اعطای ارز دولتی به کالاهای مختلف کمک میکند تا منابع ارزی کشور به سمت تخصیص بهینه از جمله تولید هدایت شود. تولیدکنندگان برای واردات مواد اولیه به منابع ارزی نیاز دارند، بدین جهت صرفهجویی در منابع ارزها اهرم حمایتکننده بخش خصوصی در واردات مواد اولیه تولید است.
پررنگ شدن نقش بخش خصوصی
نکته مثبت دیگری که در حذف ارز دولتی وجود دارد و آثار آن را میتوان در بلندمدت دید، پررنگ شدن نقش بخش خصوصی در کنترل بازار است. از آنجا که بخش خصوصی در کنار دولت قرار گرفته است و دولت میخواهد به این حوزه تکیه کند، بخش خصوصی بهدنبال راهکارهایی است که عرضه و تقاضا را هماهنگ کند. بهعنوان نمونه، هنگامی اعطای ارزدولتی به واردکنندگان لاستیک خودروی سواری قطع شد و آنها مجبور به دریافت ارز از سامانه نیما شدند، دولت در نشستهای تخصصی با تشکلها کنترل بازار را هم به آنها سپرد.
اما اقشار ضعیف...
در زمانیکه دولت به اکثر کالاها یارانه پنهان پرداخت میکرد، اقشار ضعیف جامعه از آن بهره کمتری میبرند، چرا که توانایی خرید تمام کالاهای مورد حمایت یارانهها را نداشتند. لذا با سیاست اصلاح هدفمندی یارانهها و حذف ارز دولتی از برخی کالاها دولت بهدنبال هدایت یارانهها به سمت جامعه هدف است. جامعهای که به خاطر رشد قیمتها امکان خرید برخی کالاها را ندارند. بدین جهت بنا شده با حذف یارانههای پنهان و واقعیسازی قیمتها، اقشار ضعیف جامعه در گام بعدی مورد حمایت قرار گیرند. هنوز مشخص نشده است این حمایت در قالب پرداخت یارانه نقدی خواهد بود یا قرار است برای خانوارهای هدف، سبد کالا در نظر گرفته شود. اما کارشناسان براین باورند که گام همسو با حذف تدریجی یارانههای پنهان، تقویت قدرت خرید اقشار آسیبپذیر و افراد کمدرآمد جامعه است.
آمادگی بخش خصوصی
از طرفی بخش خصوصی بارها از دولت خواسته است که به سمت واقعیسازی قیمتها و تکنرخی شدن قیمت ارز پیش برود. لذا دولت با حذف ارز دولتی در مورد برخی کالاها و انتقال آنها به ارز نیما، قصد دارد سیاست شفافسازی اقتصاد و تکنرخی شدن قیمت ارز را دنبال کند. با این توضیح میتوان به این نتیجه رسید که دولت روحانی گامهای عملی برای شفافسازی اقتصاد و حذف برخی رانتها برداشته است. هر چند که هنوز در برخی کالاها رانت وجود دارد.
دولت بررسی میکند
حسین مدرس خیابانی، قائم مقام وزیر صنعت، معدن و تجارت درباره حذف ارز دولتی از برخی کالاها و رویهای که قرار است دولت در ماههای آینده دنبال کند به «ایران» گفت:چند ماه پیش ارز چهار قلم کالا از یک به دو رفت و این به منزله آن است که ارز 4200 برای کالاهایی چون کره، لاستیک خودروهای سواری، چای و گوشت قرمز حذف شد و این کالاها مشمول ارز نیما شدند. در حال حاضر هم هشت قلم کالا شامل برنج، روغن خام، شکر، لاستیک خودروهای سنگین، ذرت، جو، سویا و دانه روغنی ارز 4200 تومانی میگیرند. در حال حاضر دولت برای حذف ارز یارانهای این کالاها برنامهای ندارد. باید بهصورت دقیق بررسی شود که حذف ارز دولتی آنها چه تأثیری بر اقتصاد و معیشت مردم دارد.
بعد از حذف یارانه پنهان
زمانیکه ارز یارانهای برخی کالاها حذف شد، مردم آثار آن را در بازار دیدند، در شرایطی که گوشت ثبات قیمت را دنبال کرد، قیمت چای 2.5 برابر شد. چای که مصرفکنندگان با ارز دولتی 21 هزار تومان میخریدند با حذف ارز 4200 تومانی حدود 58 هزار تومان شد. به اعتقاد کارشناسان اگر قرار باشد ارز دولتی به سمتی برود که برخی سلطانها شکل بگیرد واقعی شدن قیمتها به نفع اقتصاد و حتی دهکهای پایین جامعه است. دهکهای پایین بهصورت مستقیم مورد حمایت قرار میگیرند و دیگر اقتصاد با رانت و فساد حرکت نمیکند.
در مورد لاستیک خودروهای سواری هم هیچ اتفاق یا شوک قیمتی در بازار رخ نداد و این نشان میدهد که تولیدکنندگان داخلی توانایی کنترل بازار و تأمین نیاز مردم را دارند. اما در مورد کره که ارز دولتی آن حذف شد، هیچ تغییر قیمتی رخ نداده است، البته برخی منابع مطلع اعلام کردند: کرهای که در حال حاضر در بازار عرضه و توزیع میشود با ارز دولتی است و هنوز کره با ارز نیما وارد بازار نشده است. البته به نظر نمیرسد که رشد قیمت در این بخش هم چشمگیر باشد.
سرانجام...
در نتیجهگیری باید گفت که یارانه پنهان که در حوزه خوراکی و کالاهای خاص پرداخت میشود، نمیتواند به نفع اقشار آسیبپذیر جامعه و اقتصاد ایران باشد. در سالهایی که یارانه پنهان داده شد و دولتها تمایل به حذف آن را نداشتند، در همین حال، فسادهایی شکل گرفت که اکنون شاهد برپایی دادگاههای آنها هستیم. به اعتقاد کارشناسان یارانه پنهان باید شفاف شود و بهصورت مستقیم به سبد خانوارهای کمدرآمد برود. البته این را هم باید در نظر داشت که حذف یارانه پنهان در برخی کالاها ممکن است معیشت خیلیها را درگیر کند، نمونه آن برنج و روغن است که مقامات دولتی براین باورند که باید با این کالاها با احتیاط برخورد شود. بهعنوان نمونه، اگر دولت ارز دولتی برنج وارداتی را حذف کند، برنج خارجی با چه قیمتی وارد خواهد شد و در این میان برنج حداقل 21 هزار تومانی تولید داخل با چه قیمتی به مصرفکننده نهایی خواهد رسید؟ مسئولان دولتی میگویند با وجود اختصاص ارز دولتی و واردات برنج، برنج تولید داخل در حال گران شدن است. از اینرو کارشناسان توصیه میکنند برای گذر از این نگرانی و حذف رانتها باید تشکلها و انجمنهای تخصصی ورود کنند. در همین حال، برخی کارشناسان براین باورند که پیششرط حذف و تعدیل یارانههای پنهان، حمایت از کمدرآمدها با روشهای مختلف پرداخت نقدی، اعطای سبد کالایی و کارت الکترونیکی است. از سوی دیگر، دولت نه به منظور کسری بودجه بلکه به منظور اصلاح ساختار بودجه، جلوگیری از فساد و رانت و اصلاح و شفافیت اقتصادی به سمت برداشتن یارانههای پنهان برود، از جمله یارانه حاملهای انرژی است.
دیروز بیژن زنگنه، وزیر نفت در حاشیه نمایشگاه ایرانپلاست، از عدم برنامه دولت در خصوص افزایش قیمت حاملهای انرژی خبر داد، با وجود این در نشست هماهنگی سران قوا این موضوع در دست بررسی است، حال باید دید که جهتگیری برای اصلاح یارانههای پنهان به کدام سو میرود؟
یارانـــــه کشاورزی
در مرحله تولید؛ دولت به بخشهای سم، کود و بذر یارانه میدهد که البته این یارانه در زمره یارانههای پنهان قرار میگیرد؛ یارانهای که دولت در این حوزه دنبال میکند پرداخت ارز 4200 تومانی برای تأمین مواد اولیه تولید محصولات کشاورزی است. در حالی که تخصیص ارز خیلی از کالاها به سمت ارز نیما و آزاد رفته است دولت در جهت حمایت از کشاورزان و جلوگیری از افزایش قیمت نهایی کالاها ارز دولتی به سم، کود و بذر تخصیص میدهد. در این میان، دولت پرداخت تسهیلات یارانهدار به کشاورزان را هم دنبال میکند.
یارانــــه بازرگانی
در مرحله واردات هم یارانه پنهان شکل میگیرد و مردم بهصورت غیرمستقیم از آن منتفع میشوند، دولت به کالاهایی چون برنج، روغن خام، شکر، لاستیک خودروهای سنگین، ذرت، جو، سویا و دانه روغنی ارز 4200 تومانی تخصیص میدهد. البته تا چند ماه پیش دولت برای واردات چای، گوشت قرمز، کره و لاستیک خودروهای سواری ارز 4200 تومانی پرداخت میکرد اما با توجه به محدودیت ارزی کشور، حرکت در مسیر خودکفایی و موضوعاتی که عنوان شد، سبد ارزی این کالاها به سمت ارز نیما رفت. زمانیکه ارز این کالاها متوقف شد بازار با شوک قیمتی، شرایط سخت و مبهم مواجه نشد.
با حضور وزیر آموزش و پرورش آغاز شد
سال تحصیلی جدید برای 1/5 میلیون کلاس اولی
هدی هاشمی
خبرنگار
سال تحصیلی جدید مدارس برای 14میلیون و 600 هزار دانشآموز آغاز شد. دیروز هم یک میلیون و 500هزار کلاس اولی سر کلاسهای درس حاضر شدند.آنطور که وزارت آموزش و پرورش اعلام کرده است آمار ثبتنامی افزایش حدود ۵۰۰ هزار نفری را نسبت به سال گذشته نشان میدهد و از این تعداد، هشت میلیون و ۱۹۶ هزار نفر در دوره ابتدایی ثبتنام کردهاند. همچنین بازگشایی مدارس ایرانی در ۱۱۰ مدرسه، ۷۷ شهر و ۴۹ کشور انجام شده و شمار دانشآموزان اتباع در سال تحصیلی جاری به حدود ۵۰۰ هزار نفر میرسد.
البته امروز برخی از دانشآموزان هم غایب کلاسهای درس هستند. همان کودکانی که صبح اول مهر به جای مدرسه رفتن به محل کار خود میروند. کودکانی که به آنها نان آوران کوچک هم میگویند، موضوعی که فرشید یزدانی فعال حقوق کودک به آن اشاره میکند و به «ایران» میگوید: بر اساس سرشماری نفوس و مسکن حدود 15 میلیون و 600 هزار کودک و نوجوان در سطح کشور در سن مدرسه هستند، براساس آمار آموزش و پرورش ما یک میلیون کودک داریم که خارج از چرخه تحصیل هستند. اکثر کودکانی که خارج از مدرسه هستند درگیر کارند. بخشی از این بچه ها ، دخترانی هستند که ازدواج کردند و در خانه مشعول کارند. به هر حال در بررسیهایی که ما انجام دادهایم به این نتیجه رسیدیم که فقر، کودکان را از مدرسه جدا میکند. این موضوع را باید بگویم به خاطر شرایط اقتصادی روزبهروز در استانها و شهرهای مختلف کودکان خارج از چرخه تحصیل بیشتر میشوند. کودکان هم درگیر فشار اقتصادی شدند ممکن است خانوادههایی وجود داشته باشند که مایل نباشند فرزندشان را از مدرسه خارج کنند و به محیطهای کاری بفرستند اما چارهای جز این ندارند.
وی درباره سیاستهای آموزش و پرورش در قبال کودکان کار میگوید: طبق قوانین ما، آموزش تا پایان دوره متوسطه برای کودکان رایگان است اما بسیاری از کودکان بهدلیل مشکلات فراوان از جمله فقر اقتصادی و مشکلات فرهنگی، امکان تحصیل را ندارند. آموزش و پرورش ما خصوصیسازی شده و عدالت آموزشی در کشور وجود ندارد همین موضوعات خیلیها را از مدرسه دور کرده است حتی دانشآموزانی که وارد مدرسه هم میشوند به خاطر بیعدالتیهایی که میبینند از درس و مدرسه فراری شدهاند. البته در سالهای گذشته آموزش و پرورش در زمینه کودکان خارج از مدرسه کارهایی انجام داده، اما پوشش آنها فقط دانشآموزان کلاس اولی بوده است. این درحالی است که ریزش تحصیلی در پایه متوسطه دوم بیشتر از هر مقطع دیگری است و برنامههای آموزش و پرورش هم باید برای این دانشآموزان باشد.
در سوی دیگر، رضوانه حکیمزاده معاون ابتدایی وزیر آموزش و پرورش با اشاره به اینکه 141 هزار دانشآموز در مقطع ابتدایی خارج از چرخه تحصیل هستند اظهار میکند: سال گذشته توانستیم 34 هزار دانشآموز را به مدرسه برگردانیم.هماکنون پیگیر آمار کودکان خارج از چرخه تحصیل هستیم بر اساس اطلاعاتی که استانها دادهاند متأسفانه در 10 استان ثبتنام دانشآموزان برای کتاب درسی کاهش پیدا کرد. ما از مسئولان در این استانها خواستیم تا پیگیر این موضوع باشند و دلایل کاهش ثبتنام کتاب درسی را اعلام کنند. وی تأکید میکند: برای ما بسیار مهم است که کودکان داخل مدرسه باشند و برای این موضوع فرصت دسترسی به آموزش را هم مهیا کردیم. ما بر اساس تقسیماتی که انجام دادهایم اسامی را از سازمان ثبت احوال دریافت میکنیم و با سامانه ثبتنامی خودمان تطبیق میدهیم و مشخص میشود که این کودکان خارج از مدرسه هستند. اینها اسامی کلی هستند که باید آنها را تفکیک و به استانها ارسال کنیم و بعد مراحل شناسایی و جذب این کودکان آغاز میشود. سپس مدیران مدارس، تمام تلاش خود را به کار میگیرند تا این کودکان را به چرخه تحصیل برگردانند. او تأکید میکند: عدالت آموزشی باید در مناطق محروم و کم برخوردار هم اتفاق بیفتد چراکه در آن مناطق عدالت آموزشی فرصتها و دسترسی را با مشکل مواجه کرده است و حتی در برخی مناطق تراکم دانشآموزی از حد استاندارد بالاتر است. باوجود آنکه تراکم کلاسی نباید بالای ۲۶ نفر در دوره ابتدایی باشد؛ ۶٢ درصد جمعیت دانشآموزان ابتدایی در کلاسهای بالای ٢۶ نفر تحصیل میکنند و ۳۰۲۲ کلاس درس نیز بالای ۴۱ نفر هستند.
فکر نمیکردم وزیر شوم
وزیر آموزشوپرورش به بیان خاطرهای از روز اول مدرسه خود پرداخت و گفت: برای هر دانشآموز و هر خانوادهای روز اول مدرسه خاطره انگیز است. شوق یادگیری و به همراه ترسی از اینکه چه شرایطی در انتظار ماست، در روز اول مهر دیده میشود. روز اول مدرسه گریه نمیکردم، هرچند ناشناختهها باعث تشویشهایی میشد ولی برقراری ارتباط با معلم بسرعت باعث کاهش این تشویشها میشد.
محسن حاجی میرزایی در حاشیه مراسم آغاز سال تحصیلی غنچهها و شکوفهها که در دبستان پسرانه تشیع آموزش و پرورش منطقه ۱۹ تهران برگزار شد با بیان اینکه خوشبختانه امسال بیش از ۲ درصد رشد ثبتنام در جمعیت دانشآموزی دوره ابتدایی را شاهد هستیم گفت: بیش از هشت میلیون دانشآموز در دوره ابتدایی ثبتنام کردند. معتقدیم اصلیترین و تأثیرگذارترین دوره آموزشی ما دوره ابتدایی است، زیرا شخصیت دانشآموزان در این دوره شکل میگیرد. تلاش داریم امکان تحصیل در این دوره آموزشی را برای تمام کودکان لازمالتعلیم فراهم کنیم تا همه افرادی که در ایران زندگی میکنند از فرصت آموزش برخوردار باشند.
وزیر آموزش و پرورش با بیان اینکه توزیع دانشآموزان در مدارس توزیع نرمالی نیست گفت: اکنون حدود ۵۰۰۰مدرسه زیر پنج دانشآموز و ۱۴ هزار مدرسه زیر ۱۰ دانشآموز داریم. توزیع مدارس متناسب با جمعیت نیست و باید تلاش کنیم در توسعه فرصتهای آموزشی، به این مهم توجه شود. وی در پاسخ به اینکه فکر میکردید وزیر شوید؟ گفت: خیر فکر نمیکردم وزیر شوم.
۳۲۱ میلیارد تومان برای پرداخت مطالبات معلمان تأمین شد
علی الهیار ترکمن با بیان اینکه سال مالی 98 را در شرایطی آغاز کردیم که بهدلیل عدم وجود نقدینگی تخصیصهای سال 97 در آخرین روز کاری سال گذشته مورد اقدام قرار نگرفت، اظهار کرد: 1200 میلیارد تومان از مطالبات فرهنگیان شامل حقالتدریس شاغلین، حقالزحمه نیروهای خرید خدمت، حقالزحمه امتحانات، فوقالعاده نوبت دوم، اضافهکار نیروهای اداری و برخی موارد دیگر به سالجاری منتقل شد. این مورد برنامهریزی مالی ما را برای تهیه یک برنامه زمانی مشخص جهت پرداخت مطالبات و هم برای ایفای تعهدات سال98 با دشواریهایی روبهرو کرد.
وی افزود: بهدلیل شرایط کشور، تأمین نقدینگی در خزانهداری با محدودیتهای قابلتوجهی روبهرو است لذا در این شرایط، رویکرد تعاملی و هماهنگی بین دستگاهی خاصی مورد نیاز است تا زمینه برای ایفای تعهدات فراهم شود. در این زمینه سازمان برنامهوبودجه و مجموعه خزانهداری کل کشور در وزارت امور اقتصادی و دارایی تلاشهای زیادی انجام دادند و بخشی از مطالبات در ابتدای سالجاری پرداخت شد و بخش دیگر نیز در روز گذشته تأمین اعتبار و به استانها ابلاغ شد.
معاون برنامهریزی و توسعه منابع در خصوص ماهیت ارقام تأمین اعتبارشده گفت: 321 میلیارد تومان اعتبار از خزانهداری کل کشور دریافت و به استانها ابلاغشده است که برای پرداخت مواردی مانند حقالتدریس شاغل، فوقالعاده نوبت دوم و اضافهکار کارکنان اداری است. البته با پیگیری انجامشده از طرف وزیر آموزشوپرورش 450 میلیارد تومان دیگر نیز در شرف تأمین اعتبار است که امیدواریم این مبلغ را تا اواسط هفته دیگر دریافت و ابلاغ کنیم.
به بهانه دستگیری متهمی که گوشهای الاغی را بریده بود
حیوان آزاری ریشه در آموزش نامناسب دارد
گروه حوادث-کامران علمدهی/ انتشار فیلم حیوان آزاری در فضای مجازی که نشان میداد فردی در حال بریدن گوشهای یک الاغ با داس است با واکنشهای مختلف کاربران روبهرو شد و در نهایت مسلم آهنگری فرمانده یگان حفاظت محیط زیست مازندران عنوان کرد که با خاطیان برخورد خواهد شد.
به دنبال این ماجرا سرانجام صبح دیروز خبر دستگیری مرد حیوان آزار و همدست تصویربردارش منتشر شد. علی صداقت دادستان عمومی و انقلاب بهشهر در خصوص جزئیات این ماجرا عنوان کرد: در پی انتشار فیلمی منزجرکننده از حیوان آزاری در بهشهر دستور قضایی برای شناسایی و دستگیری عوامل بریدن گوش الاغ صادر شد که هر دو متهم دستگیر شدند و برایشان پرونده قضایی تشکیل شد و مراحل پرونده در حال پیگیری است.
وی ضمن اشاره به سوابق متهم 28 ساله پرونده نیز گفت: متهم اصلی دارای سوابق کیفری در پروندههای سرقت مسلحانه در شهرستانهای همجوار بوده است. حیوان آزاری بهعنوان یک عمل غیراخلاقی و خلاف انسانیت و شرع اسلام بوده و موجب جریحهدار شدن افکار عمومی شده است که در این راستا دستگاه قضایی استان بهطور قاطع با متخلفان برخورد قانونی خواهد کرد.
آموزشهای نادرست در کودکی زمینه ساز فجایع در بزرگسالی
در همین رابطه دکتر مجید صفاری نیا رئیس انجمن روان شناسی اجتماعی کشور به «ایران» میگوید: انسانها ذاتاً به گونهای متولد میشوند که در دوران کودکی ارتباط و علاقه خاصی به حیوانات دارند از این روست که بسیاری از انیمیشنها و عروسکها با کاراکترهای حیوانات عرضه میشود. ما در بحث روان شناسی مفهومی بهنام همدلی داریم که باید از آن بدرستی استفاده کنیم و به کودکانمان آموزش دهیم. در این مفهوم ما باید با آموزش نگهداری و ارتباط برقرار کردن کودکان با حیوانات صفت همدلی را در آنها نهادینه کنیم تا آنها در بزرگسالی رفتار بهتری نسبت به حیوانات و حتی افراد جامعه داشته باشد. اما متأسفانه دغدغه امروز والدین آموزش زبان خارجه و موسیقی به کودکان است و مسأله مهمی مثل همدلی نادیده گرفته میشود. البته این به آن معنا نیست که کودکان نباید آموزشی مثل زبان را در برنامه یادگیریشان داشته باشند اما باید والدین بدانند که دغدغه اصلی برجسته کردن صفاتی مثل همدلی است که در نهایت میتواند به رفتار مسالمتآمیز او در بزرگسالی ختم شود.
وی در ادامه می افزاید: مسأله بعدی جامعه پسندی است که این بحث هم باید از سوی والدین به کودکانشان آموزش داده شود. بچهها باید تا قبل از ورود به مدرسه این مفاهیم را بیاموزند. هرچقدر این مفهوم بهتر آموزش داده شود تعامل و ارتباط بیشتری بین فرد با جامعه صورت میگیرد. نکته حائز اهمیت دیگر که سبب حیوان آزاری میشود، بازهم به همان دوران کودکی افراد برمی گردد و بسیاری از کودکانی که در کودکی محبت را از هردو والدینشان دریافت نمیکنند دچار این مشکلات در بزرگسالی میشوند. این حالات در بزرگسالی به نوعی بیماری شبیه به مازوخیسم و سادیسم که افراد مبتلا به آن در قبال کار وحشتناکی که انجام میدهند یا آنقدر بیتفاوتاند که زجر حیوان یا انسانی که آزارش میدهند برایشان اهمیتی ندارد یا از آزار و شکنجه موجودات - حال انسان یا حیوان – لذت میبرند.
به اعتقاد من مجازات قضایی در برابر این افراد کارساز نیست و آنها باید مداوا شوند و تا زمانی که آنها درمان نشوند بازهم مرتکب چنین آزارهایی خواهند شد. تحقق این امر هم گسترش و ارزان شدن امور مشاورهای و غربالگری افراد است. اگر این مسأله با جدیت دنبال شود بهطور قطع در آینده کمتر شاهد چنین فجایعی خواهیم بود.
به دنبال این ماجرا سرانجام صبح دیروز خبر دستگیری مرد حیوان آزار و همدست تصویربردارش منتشر شد. علی صداقت دادستان عمومی و انقلاب بهشهر در خصوص جزئیات این ماجرا عنوان کرد: در پی انتشار فیلمی منزجرکننده از حیوان آزاری در بهشهر دستور قضایی برای شناسایی و دستگیری عوامل بریدن گوش الاغ صادر شد که هر دو متهم دستگیر شدند و برایشان پرونده قضایی تشکیل شد و مراحل پرونده در حال پیگیری است.
وی ضمن اشاره به سوابق متهم 28 ساله پرونده نیز گفت: متهم اصلی دارای سوابق کیفری در پروندههای سرقت مسلحانه در شهرستانهای همجوار بوده است. حیوان آزاری بهعنوان یک عمل غیراخلاقی و خلاف انسانیت و شرع اسلام بوده و موجب جریحهدار شدن افکار عمومی شده است که در این راستا دستگاه قضایی استان بهطور قاطع با متخلفان برخورد قانونی خواهد کرد.
آموزشهای نادرست در کودکی زمینه ساز فجایع در بزرگسالی
در همین رابطه دکتر مجید صفاری نیا رئیس انجمن روان شناسی اجتماعی کشور به «ایران» میگوید: انسانها ذاتاً به گونهای متولد میشوند که در دوران کودکی ارتباط و علاقه خاصی به حیوانات دارند از این روست که بسیاری از انیمیشنها و عروسکها با کاراکترهای حیوانات عرضه میشود. ما در بحث روان شناسی مفهومی بهنام همدلی داریم که باید از آن بدرستی استفاده کنیم و به کودکانمان آموزش دهیم. در این مفهوم ما باید با آموزش نگهداری و ارتباط برقرار کردن کودکان با حیوانات صفت همدلی را در آنها نهادینه کنیم تا آنها در بزرگسالی رفتار بهتری نسبت به حیوانات و حتی افراد جامعه داشته باشد. اما متأسفانه دغدغه امروز والدین آموزش زبان خارجه و موسیقی به کودکان است و مسأله مهمی مثل همدلی نادیده گرفته میشود. البته این به آن معنا نیست که کودکان نباید آموزشی مثل زبان را در برنامه یادگیریشان داشته باشند اما باید والدین بدانند که دغدغه اصلی برجسته کردن صفاتی مثل همدلی است که در نهایت میتواند به رفتار مسالمتآمیز او در بزرگسالی ختم شود.
وی در ادامه می افزاید: مسأله بعدی جامعه پسندی است که این بحث هم باید از سوی والدین به کودکانشان آموزش داده شود. بچهها باید تا قبل از ورود به مدرسه این مفاهیم را بیاموزند. هرچقدر این مفهوم بهتر آموزش داده شود تعامل و ارتباط بیشتری بین فرد با جامعه صورت میگیرد. نکته حائز اهمیت دیگر که سبب حیوان آزاری میشود، بازهم به همان دوران کودکی افراد برمی گردد و بسیاری از کودکانی که در کودکی محبت را از هردو والدینشان دریافت نمیکنند دچار این مشکلات در بزرگسالی میشوند. این حالات در بزرگسالی به نوعی بیماری شبیه به مازوخیسم و سادیسم که افراد مبتلا به آن در قبال کار وحشتناکی که انجام میدهند یا آنقدر بیتفاوتاند که زجر حیوان یا انسانی که آزارش میدهند برایشان اهمیتی ندارد یا از آزار و شکنجه موجودات - حال انسان یا حیوان – لذت میبرند.
به اعتقاد من مجازات قضایی در برابر این افراد کارساز نیست و آنها باید مداوا شوند و تا زمانی که آنها درمان نشوند بازهم مرتکب چنین آزارهایی خواهند شد. تحقق این امر هم گسترش و ارزان شدن امور مشاورهای و غربالگری افراد است. اگر این مسأله با جدیت دنبال شود بهطور قطع در آینده کمتر شاهد چنین فجایعی خواهیم بود.
مدرسه، محور بنیادین توسعه ملی
محسن حاجی میرزایی
وزیر آموزش و پرورش
تقارن ایام بازگشایی مدارس کشور با ایام سوگواری سالار شهیدان حضرت اباعبدالله الحسین(ع) و هفته دفاع مقدس را که یادآور افتخارآفرینیهای فرزندان رشید این مرز و بوم در پرتوی تعالیم مکتب عاشورا است به فال نیک میگیرم. شکلگیری نظام اجتماعی مطلوب با سامان یافتن نظام تعلیم و تربیت امکانپذیر است و اساس هرگونه توسعه پایدار و تحول در نظام اجتماعی نیز آموزش و پرورش است.
جمهوری اسلامی ایران پس از گذشت سه دهه در اوایل دهه 90 به سندی جامع برای ایجاد تحول بنیادین در نظام آموزشی دست یافت و فرصتی گرانسنگ و مغتنم برای ایجاد اصلاحات اساسی در اختیار این بزرگترین دستگاه اجرایی کشور قرار گرفت، فرصتی که در سایه بهرهگیری از آن میتوان زیربنای لازم را برای ایجاد تحولات در نظام اجتماعی کشور فراهم آورد.
بر مبنای سند تحول بنیادین آموزش و پرورش، نظام آموزشی با تغییر سیاست از آموزشهای صرفاً نظری به سمت نظام تربیت چند ساحتی زمینه تربیت شهروندان تراز اهداف نظام اسلامی را در گام دوم انقلاب فراهم میآورد. ساحتهای ششگانه تربیتی و اعتقادی، اخلاقی و عبادی، علمی و فناورانه، زیباشناختی و هنری، زیستی و بدنی، اقتصادی و حرفهای، سیاسی و اجتماعی، شش مختصه بسیار مهم تربیت در چارچوب سند تحول بنیادین هستند که آموزش و پرورش برای تحقق آنها در شخصیت نسلهای نو زیرساختهای لازم را در زیر نظامهای سند تحول فراهم مینماید. این شش ساحت تربیتی توسط شش زیر نظام مدیریت و راهبری، فضا و تجهیزات و فناوری، پژوهش و ارزشیابی، برنامه درسی ملی، منابع انسانی و منابع مالی حمایت میشوند تا یک تربیت جامع تمام ساحتی در جامعه تحقق یابد. رسیدن به چنین هدف بزرگی که تضمینکننده آینده جامعه ایران در چارچوب گام دوم انقلاب اسلامی است مستلزم شکلگیری عزم ملی و اراده همگانی است. آموزش و پرورش ایران در چارچوب چرخشهای تحولی که بیانگر رویکردهای سند در حوزههای عمل ششگانه است، زمینههای لازم برای گذار از یک آموزش و پرورش سنتی حافظهمحور به یک نظام فرهنگی تربیتی مهارتمحور را فراهم خواهد کرد. خوشبختانه این رویکرد مهم ملی مورد حمایت رهبر معظم انقلاب انقلاب اسلامی است که در موقعیتهای مختلف اراده خویش را مبنی بر لزوم اجرای کامل سند تحول بنیادین آموزش و پرورش آشکار کردهاند، همچنین در دولتهای یازدهم و دوازدهم جمهوری اسلامی عملاً اهداف و راهکارهای این سند در چارچوب برنامههای عملی ذیل زیر نظامها تدوین شده و برای اجرا ابلاغ گردیدهاند.گذار اساسی به آموزش و پرورش مهارتمحور شش ساحتی در آموزش و پرورش ایران مستلزم تغییراتی اساسی در سازمان مدرسه و مهارتها و تواناییها و انگیزههای معلمان است.
معلمان توانمند و با انگیزه میتوانند این رسالت خطیر را بر دوش بگیرند. در نگاه بنده، مدرسه، محور بنیادین توسعه ملی است و معلمان و مدیران پیشگامان تحول و پرچمداران دستیابی به توسعه ملی هستند لذا تلاش خواهیم کرد با همراهی و همکاری تمام نهادها بویژه مساعدت هیأت محترم دولت و معاضدت نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی زمینه ارتقای منزلت اجتماعی و تأمین معیشت فرهنگیان عزیز را بهگونهای فراهم آوریم تا با رفع تبعیضها موجبات افزایش انگیزش معلمان عزیز بیش از پیش فراهم آید.
وزیر آموزش و پرورش
تقارن ایام بازگشایی مدارس کشور با ایام سوگواری سالار شهیدان حضرت اباعبدالله الحسین(ع) و هفته دفاع مقدس را که یادآور افتخارآفرینیهای فرزندان رشید این مرز و بوم در پرتوی تعالیم مکتب عاشورا است به فال نیک میگیرم. شکلگیری نظام اجتماعی مطلوب با سامان یافتن نظام تعلیم و تربیت امکانپذیر است و اساس هرگونه توسعه پایدار و تحول در نظام اجتماعی نیز آموزش و پرورش است.
جمهوری اسلامی ایران پس از گذشت سه دهه در اوایل دهه 90 به سندی جامع برای ایجاد تحول بنیادین در نظام آموزشی دست یافت و فرصتی گرانسنگ و مغتنم برای ایجاد اصلاحات اساسی در اختیار این بزرگترین دستگاه اجرایی کشور قرار گرفت، فرصتی که در سایه بهرهگیری از آن میتوان زیربنای لازم را برای ایجاد تحولات در نظام اجتماعی کشور فراهم آورد.
بر مبنای سند تحول بنیادین آموزش و پرورش، نظام آموزشی با تغییر سیاست از آموزشهای صرفاً نظری به سمت نظام تربیت چند ساحتی زمینه تربیت شهروندان تراز اهداف نظام اسلامی را در گام دوم انقلاب فراهم میآورد. ساحتهای ششگانه تربیتی و اعتقادی، اخلاقی و عبادی، علمی و فناورانه، زیباشناختی و هنری، زیستی و بدنی، اقتصادی و حرفهای، سیاسی و اجتماعی، شش مختصه بسیار مهم تربیت در چارچوب سند تحول بنیادین هستند که آموزش و پرورش برای تحقق آنها در شخصیت نسلهای نو زیرساختهای لازم را در زیر نظامهای سند تحول فراهم مینماید. این شش ساحت تربیتی توسط شش زیر نظام مدیریت و راهبری، فضا و تجهیزات و فناوری، پژوهش و ارزشیابی، برنامه درسی ملی، منابع انسانی و منابع مالی حمایت میشوند تا یک تربیت جامع تمام ساحتی در جامعه تحقق یابد. رسیدن به چنین هدف بزرگی که تضمینکننده آینده جامعه ایران در چارچوب گام دوم انقلاب اسلامی است مستلزم شکلگیری عزم ملی و اراده همگانی است. آموزش و پرورش ایران در چارچوب چرخشهای تحولی که بیانگر رویکردهای سند در حوزههای عمل ششگانه است، زمینههای لازم برای گذار از یک آموزش و پرورش سنتی حافظهمحور به یک نظام فرهنگی تربیتی مهارتمحور را فراهم خواهد کرد. خوشبختانه این رویکرد مهم ملی مورد حمایت رهبر معظم انقلاب انقلاب اسلامی است که در موقعیتهای مختلف اراده خویش را مبنی بر لزوم اجرای کامل سند تحول بنیادین آموزش و پرورش آشکار کردهاند، همچنین در دولتهای یازدهم و دوازدهم جمهوری اسلامی عملاً اهداف و راهکارهای این سند در چارچوب برنامههای عملی ذیل زیر نظامها تدوین شده و برای اجرا ابلاغ گردیدهاند.گذار اساسی به آموزش و پرورش مهارتمحور شش ساحتی در آموزش و پرورش ایران مستلزم تغییراتی اساسی در سازمان مدرسه و مهارتها و تواناییها و انگیزههای معلمان است.
معلمان توانمند و با انگیزه میتوانند این رسالت خطیر را بر دوش بگیرند. در نگاه بنده، مدرسه، محور بنیادین توسعه ملی است و معلمان و مدیران پیشگامان تحول و پرچمداران دستیابی به توسعه ملی هستند لذا تلاش خواهیم کرد با همراهی و همکاری تمام نهادها بویژه مساعدت هیأت محترم دولت و معاضدت نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی زمینه ارتقای منزلت اجتماعی و تأمین معیشت فرهنگیان عزیز را بهگونهای فراهم آوریم تا با رفع تبعیضها موجبات افزایش انگیزش معلمان عزیز بیش از پیش فراهم آید.
فرصت دیگری برای حفظ صلح
دیاکو حسینی
کارشناس ارشد مسائل منطقه
در آستانه سفر هیأت ایرانی برای شرکت رئیس جمهوری در هفتاد و چهارمین نشست مجمع عمومی سازمان ملل متحد، ایده نوین «ائتلاف امید، ابتکار صلح هرمز» گام دیگری در تلاشهای دیپلماتیک ایران برای مدیریت تنش و آرام کردن اوضاع بحرانی در منطقه ماست و میباید نشان دهنده اراده ایران برای جلوگیری از تنشآفرینی و سوق یافتن این منطقه به مراحل خارج از کنترلی باشد که هیچ کس از آن پیروز بیرون نخواهد آمد. انتخاب این کلمات به عنوان شعار ایران در مجمع عمومی ملل متحد، پیام روشنی به جهان است که تهران نه تنها همسایگان بلکه تقویت اصول همسایگی را در اولویت خود قرار داده است. این پیام همزمان با متهم کردن ایران به طراحی، انجام و یا حمایت از حملات اخیر به تأسیسات شرکت آرامکو در عربستان سعودی، بر باد دهنده همه توطئههایی است که سعی در ارائه تصویری بی ثبات کننده از ایران دارند و مشخصاً جایگزین دیگری برای طرح سیاسی واشنگتن در جا انداختن ابتکارهای ایران ستیزانه در خلیج فارس به میان میکشد. پیشنهادهای پیشین ایران در تأسیس مجمع گفتوگوهای منطقهای و همچنین عقد پیمان عدم تعرض با کشورهای خلیج فارس که تاکنون با بی اعتنایی عربستان سعودی و متحدان آن مواجه بوده و اکنون دعوت به تشکیل ائتلافی برای دفاع از امنیت و آزادی کشتیرانی در تنگه هرمز با مشارکت کشورهای این منطقه، جدیت ایران را در امتناع از حذف کشورهای ساحلی خلیج فارس از برعهده گرفتن مسئولیت دفاع مشترک این آبراه بینالمللی و مردود دانستن ائتلافسازی ایالات متحده علیه ایران تکرار میکند و این کشورها را با این پرسش روبهرو میکند که با کدام توجیه پیشنهادهای متعدد ایران در پاسداری از ثبات و تقویت همکاریهای صلح جویانه را نادیده میگیرند. تاکنون باید برای واشنگتن و متحدان آن در دشمنی با ایران روشن شده باشد که نه تنها فشار حداکثری از طریق اعمال تحریمها نمیتواند ایران را به زانو درآورد بلکه حذف کردن ایران از هرگونه ترتیبات منطقهای میتواند پیامدهای ویرانگری در سراسر این منطقه به همراه داشته باشد؛ البته نه به آن دلیل که ایران در پشت حملات به کشورهای شرکت کننده در ائتلافهای ضد ایرانی است بلکه به دو دلیل عمده دیگر: نخست اینکه در فضای آکنده از بی اعتمادی و آماده اشتعال، فرصت طلبترین بازیگران انگیزه بالایی برای بهرهبرداری از آن به منظور دامن زدن به تنش و خصومت دارند و ممکن است از هر توطئهای برای بدگمان کردن طرفین به هدف آغاز جنگ سوء استفاده کنند. دوم، حذف ظرفیت صلحسازی ایران به خودی خود دامنه اختلافات میان بازیگران دولتی و غیردولتی را به نقطه جوش غیرقابل بازگشت میرساند. به رغم آنکه جنبشهای مردمی از یمن تا عراق، لبنان و فلسطین مطیع فرامین ایران نیستند اما جایگاه معنوی و نفوذ سیاسی ایران در مقام میانجی گری میتواند نقش کلیدی در برقراری صلح و دستیابی به راه حلهای دیپلماتیک ایفا کند. از این گذشته، هرچند که مطابق میل درونی ایران نباشد، در جریان بی اعتمادی رو به افزایش میان ایران و امریکا و احتمال برخوردهای پراکنده نظامی میان آنها، کشورهای کوچکتر بنا به طبیعت جغرافیایی قرار گرفتن در کانون کشمکشهای آن دو، بسختی میتوانند از ترکشهای این زد و خوردها در امان باشند. اکنون یکبار دیگر، ایران پیشنهاد سخاوتمندانه دیگری پیش روی این دسته از همسایگان قرار داده است: همراهی با ایران برای ساختن یک نظم منطقهای جدید، عادلانه و فراگیر که دیپلماسی و حل صلحآمیز اختلافات را تسهیل میکند و یا قرار دادن خود در معرض محرومیت از افقهای امیدبخش و متحمل شدن آسیبهای بیشتری که محصول طبیعی و اجتناب ناپذیر در پشت کردن به دیپلماسی و امنیت برخاسته از همکاری دسته جمعی است. باید امیدوار باشیم که عربستان سعودی و دوستانش اینبار گزینه بهتری را انتخاب کنند.
کارشناس ارشد مسائل منطقه
در آستانه سفر هیأت ایرانی برای شرکت رئیس جمهوری در هفتاد و چهارمین نشست مجمع عمومی سازمان ملل متحد، ایده نوین «ائتلاف امید، ابتکار صلح هرمز» گام دیگری در تلاشهای دیپلماتیک ایران برای مدیریت تنش و آرام کردن اوضاع بحرانی در منطقه ماست و میباید نشان دهنده اراده ایران برای جلوگیری از تنشآفرینی و سوق یافتن این منطقه به مراحل خارج از کنترلی باشد که هیچ کس از آن پیروز بیرون نخواهد آمد. انتخاب این کلمات به عنوان شعار ایران در مجمع عمومی ملل متحد، پیام روشنی به جهان است که تهران نه تنها همسایگان بلکه تقویت اصول همسایگی را در اولویت خود قرار داده است. این پیام همزمان با متهم کردن ایران به طراحی، انجام و یا حمایت از حملات اخیر به تأسیسات شرکت آرامکو در عربستان سعودی، بر باد دهنده همه توطئههایی است که سعی در ارائه تصویری بی ثبات کننده از ایران دارند و مشخصاً جایگزین دیگری برای طرح سیاسی واشنگتن در جا انداختن ابتکارهای ایران ستیزانه در خلیج فارس به میان میکشد. پیشنهادهای پیشین ایران در تأسیس مجمع گفتوگوهای منطقهای و همچنین عقد پیمان عدم تعرض با کشورهای خلیج فارس که تاکنون با بی اعتنایی عربستان سعودی و متحدان آن مواجه بوده و اکنون دعوت به تشکیل ائتلافی برای دفاع از امنیت و آزادی کشتیرانی در تنگه هرمز با مشارکت کشورهای این منطقه، جدیت ایران را در امتناع از حذف کشورهای ساحلی خلیج فارس از برعهده گرفتن مسئولیت دفاع مشترک این آبراه بینالمللی و مردود دانستن ائتلافسازی ایالات متحده علیه ایران تکرار میکند و این کشورها را با این پرسش روبهرو میکند که با کدام توجیه پیشنهادهای متعدد ایران در پاسداری از ثبات و تقویت همکاریهای صلح جویانه را نادیده میگیرند. تاکنون باید برای واشنگتن و متحدان آن در دشمنی با ایران روشن شده باشد که نه تنها فشار حداکثری از طریق اعمال تحریمها نمیتواند ایران را به زانو درآورد بلکه حذف کردن ایران از هرگونه ترتیبات منطقهای میتواند پیامدهای ویرانگری در سراسر این منطقه به همراه داشته باشد؛ البته نه به آن دلیل که ایران در پشت حملات به کشورهای شرکت کننده در ائتلافهای ضد ایرانی است بلکه به دو دلیل عمده دیگر: نخست اینکه در فضای آکنده از بی اعتمادی و آماده اشتعال، فرصت طلبترین بازیگران انگیزه بالایی برای بهرهبرداری از آن به منظور دامن زدن به تنش و خصومت دارند و ممکن است از هر توطئهای برای بدگمان کردن طرفین به هدف آغاز جنگ سوء استفاده کنند. دوم، حذف ظرفیت صلحسازی ایران به خودی خود دامنه اختلافات میان بازیگران دولتی و غیردولتی را به نقطه جوش غیرقابل بازگشت میرساند. به رغم آنکه جنبشهای مردمی از یمن تا عراق، لبنان و فلسطین مطیع فرامین ایران نیستند اما جایگاه معنوی و نفوذ سیاسی ایران در مقام میانجی گری میتواند نقش کلیدی در برقراری صلح و دستیابی به راه حلهای دیپلماتیک ایفا کند. از این گذشته، هرچند که مطابق میل درونی ایران نباشد، در جریان بی اعتمادی رو به افزایش میان ایران و امریکا و احتمال برخوردهای پراکنده نظامی میان آنها، کشورهای کوچکتر بنا به طبیعت جغرافیایی قرار گرفتن در کانون کشمکشهای آن دو، بسختی میتوانند از ترکشهای این زد و خوردها در امان باشند. اکنون یکبار دیگر، ایران پیشنهاد سخاوتمندانه دیگری پیش روی این دسته از همسایگان قرار داده است: همراهی با ایران برای ساختن یک نظم منطقهای جدید، عادلانه و فراگیر که دیپلماسی و حل صلحآمیز اختلافات را تسهیل میکند و یا قرار دادن خود در معرض محرومیت از افقهای امیدبخش و متحمل شدن آسیبهای بیشتری که محصول طبیعی و اجتناب ناپذیر در پشت کردن به دیپلماسی و امنیت برخاسته از همکاری دسته جمعی است. باید امیدوار باشیم که عربستان سعودی و دوستانش اینبار گزینه بهتری را انتخاب کنند.
یارانههای پنهان، باری که سنگینتر میشود
جعفر خیرخواهان
اقتصاددان
یک کالا یا خدمت زمانی مشمول یارانه پنهان و غیرمستقیم میشود که تولیدکننده را ملزم به پایین نگه داشتن قیمت آن نسبت به هزینه تولید یا هزینه فرصت بکنیم، به نحوی که شاهد اختلاف شدید قیمتش در داخل با آنچه در بازارهای جهانی خرید و فروش میشود، باشیم. مثال قیمتهای فعلی بنزین و گازوئیل ازجمله این یارانههای پنهانی هستند که به دلیل نرخ فزاینده مصرف آنها هر روز منابع کمیاب بیشتری از کشور را میبلعند. در مبحث شکست بازار یکی از عواملی که دخالت دولت را توجیه میکند وجود پدیده آثار خارجی منفی و مثبت است. به این معنا که در مورد تولید و مصرف برخی کالاها و خدمات مانند فعالیتهای آلودهکننده و مزاحم و پرسروصدا که آثار خارجی منفی دارند، دولتها با گرفتن مالیات، حد بهینه اجتماعی تولید و مصرف را، که کمتر از حالت بدون مالیات خواهد بود، تعیین میکنند. حالت عکس آن کالاهای با آثار خارجی مثبت است که برای سلامت و رفاه جامعه مفید و سودمند هستند، مانند تولید و مصرف شیر و آموزش و بهداشت عمومی که دولتها با اعطای یارانه تشویق میکنند.
یکی از این یارانههای پنهانی که هر روز سنگینتر میشود، یارانه پرداختی به انرژی است. این یارانه به حد وحشتناک و غیرقابل تحملی رسیده است و طبق برخی برآوردها سهم آن 15 درصد تولید ناخالص داخلی کشور است که ایران را در ردیف بالاترینها در جهان قرار داده است. با توجه به کمبود شدید منابع دولت برای انجام مسئولیتهای اساسی و اولیهای که از آن انتظار میرود مانند ارائه خدمات آموزشی و بهداشتی، توجه به اصلاح و حذف یارانههای انرژی باید از اولویتهای اصلی و دردسترس باشد. راههای مختلفی برای اصلاح یارانههای انرژی وجود دارد که متأسفانه در چند سال گذشته نه دولت و نه مجلس زیر بار انجامشان نرفتهاند. بویژه که اعتراضات و نارضایتیهای عمومی در دو سال اخیر، حداقل جرأت لازم را از مسئولان گرفته است. باید این اصل اولیه در اقتصاد خرد و تخصیص بهینه منابع را پذیرفت که قیمت مؤثرترین ابزار برای جیرهبندی و انگیزهبخشی به عاملان اقتصادی است. قیمتها به طرفین یک مبادله علامت میدهند چه چیزی را تولید و مصرف کنند. قیمتهای انحرافی و اختلالزا مانند وضعیت فعلی قیمت انواع حاملهای انرژی و برق و آب، با وجود کمیابی و ارزشمندی بسیار بیشتر آنها، همه را ترغیب به اسراف و اتلاف در مصرف میکند. برای مثال، عنصر کمیابی خصوصاً در مورد آب باید هشدار لازم را داد که در مصرفش باید صرفهجویی کرد، اما ارزان باقی ماندن آن، برعکس زمینه را برای اتلاف و استفاده غیراقتصادی در بین همه اقشار جامعه فراهم کرده است. همچنین قیمت هر لیتر بنزین در ایران کمتر از 10 سنت است که در مورد گازوئیل حتی از این هم پایینتر است (یعنی قیمت یکبیستم یا کمتر نسبت به میانگین جهانی) که ایران را در ردیف ارزانترینها در جهان قرار میدهد. بدون اینکه آثار رفاهی برای مردم داشته باشد و بالعکس خیابانهای پرازدحام و شلوغ و آلوده که ساعتها وقت گرانبهای مردم به هدر میرود که ارزشش دهها برابر بنزین ارزان خریداری شده است و جادههایی خطرناک که تعداد زیادی خودرو و کامیون پرمصرف و دودزا در آنها حرکت میکنند. ضروری است این نکات به همه مردم فهمانده شود که چنین وضعیتی تقریباً برای هیچ گروهی نفعی ندارد و همگان از این یارانههای پنهانی نادرست زیان میکنند تا زمینه برای حذف این یارانهها و اختصاص مابه التفاوت آن در جاهای مناسب و ضروری فراهم شود. یکی از روشهای دیگر حذف یارانه پنهان انرژی، اختصاص آن به شکل نقدی بین همه مردم است. در این حالت همه مردم سهمی برابر از انرژی که متعلق به همه است خواهند داشت و عدالت اجتماعی تأمین خواهد شد. البته اگر این کالاها قرار بود توسط بخش خصوصی تولید شود از مدتها پیش تولیدکننده خصوصی ورشکست شده بود یا خیلی زودتر از اینها وخامت و غیربهینه بودن چنین وضعیتی را به اطلاع همه میرساند و آنها را قانع میکرد که قیمتها باید افزایش یابد. اما چون مالکیت و مدیریت منابع انرژی و آب و برق در دست دولت است، این اجازه را مییابد تا مدتهای زیادی به این وضع نابهینه و زیاندهی و تا مرز ورشکستگی ادامه دهد. البته نبود حداقل اعتماد ضروری در جامعه و باور نداشتن به سیاستهای مطلوب و وجود فساد هم باعث شده است مردم راضی به افزایش قیمتهای انرژی نباشند چون واقعاً مطمئن نیستند، در مسیر و محل مناسبی هزینه خواهد شد. با همه این تفاصیل، هر گونه که نگاه کنیم این بیتفاوتی و امروز فردا کردن و نداشتن برنامه و عزم جدی برای اعتمادسازی و اصلاح یارانه پنهان انرژی به نفع هیچکس نخواهد بود.
اقتصاددان
یک کالا یا خدمت زمانی مشمول یارانه پنهان و غیرمستقیم میشود که تولیدکننده را ملزم به پایین نگه داشتن قیمت آن نسبت به هزینه تولید یا هزینه فرصت بکنیم، به نحوی که شاهد اختلاف شدید قیمتش در داخل با آنچه در بازارهای جهانی خرید و فروش میشود، باشیم. مثال قیمتهای فعلی بنزین و گازوئیل ازجمله این یارانههای پنهانی هستند که به دلیل نرخ فزاینده مصرف آنها هر روز منابع کمیاب بیشتری از کشور را میبلعند. در مبحث شکست بازار یکی از عواملی که دخالت دولت را توجیه میکند وجود پدیده آثار خارجی منفی و مثبت است. به این معنا که در مورد تولید و مصرف برخی کالاها و خدمات مانند فعالیتهای آلودهکننده و مزاحم و پرسروصدا که آثار خارجی منفی دارند، دولتها با گرفتن مالیات، حد بهینه اجتماعی تولید و مصرف را، که کمتر از حالت بدون مالیات خواهد بود، تعیین میکنند. حالت عکس آن کالاهای با آثار خارجی مثبت است که برای سلامت و رفاه جامعه مفید و سودمند هستند، مانند تولید و مصرف شیر و آموزش و بهداشت عمومی که دولتها با اعطای یارانه تشویق میکنند.
یکی از این یارانههای پنهانی که هر روز سنگینتر میشود، یارانه پرداختی به انرژی است. این یارانه به حد وحشتناک و غیرقابل تحملی رسیده است و طبق برخی برآوردها سهم آن 15 درصد تولید ناخالص داخلی کشور است که ایران را در ردیف بالاترینها در جهان قرار داده است. با توجه به کمبود شدید منابع دولت برای انجام مسئولیتهای اساسی و اولیهای که از آن انتظار میرود مانند ارائه خدمات آموزشی و بهداشتی، توجه به اصلاح و حذف یارانههای انرژی باید از اولویتهای اصلی و دردسترس باشد. راههای مختلفی برای اصلاح یارانههای انرژی وجود دارد که متأسفانه در چند سال گذشته نه دولت و نه مجلس زیر بار انجامشان نرفتهاند. بویژه که اعتراضات و نارضایتیهای عمومی در دو سال اخیر، حداقل جرأت لازم را از مسئولان گرفته است. باید این اصل اولیه در اقتصاد خرد و تخصیص بهینه منابع را پذیرفت که قیمت مؤثرترین ابزار برای جیرهبندی و انگیزهبخشی به عاملان اقتصادی است. قیمتها به طرفین یک مبادله علامت میدهند چه چیزی را تولید و مصرف کنند. قیمتهای انحرافی و اختلالزا مانند وضعیت فعلی قیمت انواع حاملهای انرژی و برق و آب، با وجود کمیابی و ارزشمندی بسیار بیشتر آنها، همه را ترغیب به اسراف و اتلاف در مصرف میکند. برای مثال، عنصر کمیابی خصوصاً در مورد آب باید هشدار لازم را داد که در مصرفش باید صرفهجویی کرد، اما ارزان باقی ماندن آن، برعکس زمینه را برای اتلاف و استفاده غیراقتصادی در بین همه اقشار جامعه فراهم کرده است. همچنین قیمت هر لیتر بنزین در ایران کمتر از 10 سنت است که در مورد گازوئیل حتی از این هم پایینتر است (یعنی قیمت یکبیستم یا کمتر نسبت به میانگین جهانی) که ایران را در ردیف ارزانترینها در جهان قرار میدهد. بدون اینکه آثار رفاهی برای مردم داشته باشد و بالعکس خیابانهای پرازدحام و شلوغ و آلوده که ساعتها وقت گرانبهای مردم به هدر میرود که ارزشش دهها برابر بنزین ارزان خریداری شده است و جادههایی خطرناک که تعداد زیادی خودرو و کامیون پرمصرف و دودزا در آنها حرکت میکنند. ضروری است این نکات به همه مردم فهمانده شود که چنین وضعیتی تقریباً برای هیچ گروهی نفعی ندارد و همگان از این یارانههای پنهانی نادرست زیان میکنند تا زمینه برای حذف این یارانهها و اختصاص مابه التفاوت آن در جاهای مناسب و ضروری فراهم شود. یکی از روشهای دیگر حذف یارانه پنهان انرژی، اختصاص آن به شکل نقدی بین همه مردم است. در این حالت همه مردم سهمی برابر از انرژی که متعلق به همه است خواهند داشت و عدالت اجتماعی تأمین خواهد شد. البته اگر این کالاها قرار بود توسط بخش خصوصی تولید شود از مدتها پیش تولیدکننده خصوصی ورشکست شده بود یا خیلی زودتر از اینها وخامت و غیربهینه بودن چنین وضعیتی را به اطلاع همه میرساند و آنها را قانع میکرد که قیمتها باید افزایش یابد. اما چون مالکیت و مدیریت منابع انرژی و آب و برق در دست دولت است، این اجازه را مییابد تا مدتهای زیادی به این وضع نابهینه و زیاندهی و تا مرز ورشکستگی ادامه دهد. البته نبود حداقل اعتماد ضروری در جامعه و باور نداشتن به سیاستهای مطلوب و وجود فساد هم باعث شده است مردم راضی به افزایش قیمتهای انرژی نباشند چون واقعاً مطمئن نیستند، در مسیر و محل مناسبی هزینه خواهد شد. با همه این تفاصیل، هر گونه که نگاه کنیم این بیتفاوتی و امروز فردا کردن و نداشتن برنامه و عزم جدی برای اعتمادسازی و اصلاح یارانه پنهان انرژی به نفع هیچکس نخواهد بود.
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
اخبار این صفحه
-
شهاب حسینی و پارسا پیروزفر در نقش شمس و مولانا
-
آرزوهای کوچک محال
-
نسل جدید باید به دفاع مقدس حساس باشد
-
پیام ایران به جهان صلح و امید
-
برجام جایگزینی ندارد
-
دربی به توان <یک>
-
قیمت حاملهای انرژی افزایش نمییابد
-
نورافکن روی یارانههای پنهان
-
سال تحصیلی جدید برای 1/5 میلیون کلاس اولی
-
حیوان آزاری ریشه در آموزش نامناسب دارد
-
مدرسه، محور بنیادین توسعه ملی
-
فرصت دیگری برای حفظ صلح
-
یارانههای پنهان، باری که سنگینتر میشود
اخبارایران آنلاین